خرداد 88 - مهدویت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مهدویت
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» مهدویت و رسالت نهادهاى فرهنگى

مهدویت و رسالت نهادهاى فرهنگى

با تشکر از اینکه وقت‏خود را در اختیار مجله قرار دادید لطفا به عنوان اولین سؤال بفرمایید که ضرورت بحث راجع به حضرت مهدى، علیه السلام چیست؟

مساله مهدویت و بحث کردن راجع به حضرت مهدى، علیه السلام، در حقیقت مربوط به حوادث آینده است و نوعى پیشگویى و آینده‏نگرى است و آینده‏نگرى هم از حیاتى‏ترین مسایل بشرى است . مى‏دانید که انسان بین گذشته، آینده و اکنون قرار دارد . اگر آینده‏اش را از او بگیریم یعنى دیوارى از بتن آرمه میان او و آینده‏اش بکشیم; هیچ نداند که در آینده، سرنوشت‏خودش و انسان‏هاى همراه خودش چه خواهد شد، همین الآن مى‏ایستد و به زمین مى‏خورد و مرگش فرا مى‏رسد . اگر گذشته را هم از او بگیریم همین طور مى‏شود .

پس آینده‏نگرى یک ضرورت اساسى است‏براى کل بشریت . از این روست که شما مى‏بیند در جامعه‏هاى غیراسلامى کسانى نظیر تافلر، فوکویاما و ... به نظریه‏پردازى در مورد آینده و آینده‏نگرى پرداخته‏اند . و حتى براى کشورها طرح‏هایى مى‏دهند; براى اقتصاد، براى جنگ، براى مسایل زیست محیطى و ... همچنین طرح‏هایى مى‏دهند که مثلا در بیست‏سال آینده چه خواهد شد .

در درون جامعه مذهبى هم مساله آینده پس از اثبات خدا و پیامبر مساله‏اى حیاتى است . به خاطر این هم هست که ما بیشترین روایات را راجع به حضرت مهدى (ع) داریم و بیشترین توجهات مشخص پیامبر به حضرت مهدى (ع) بوده است . در حدیث لوح از اسرار آل محمد (ع) حضرت مهدى (ع) مطرح مى‏شود . حضرت رضا (ع) در آن جلسه که دعبل شعرش را مى‏خواند هم این مساله را مطرح مى‏کند و ائمه اطهار (ع) همگى همینطور این بحث را مطرح مى‏کرده‏اند . آیت الله آقاى مظاهرى یک وقتى در برنامه‏هاى بعدازظهر جمعه‏شان گفتند: ما 6000 حدیث درباره مهدویت داریم، در حالى که این تعداد حدیث درباره نماز نداریم و چیزى حدود 4000 حدیث در این زمینه بیشتر نداریم . البته ما هنوز به یک استقصاى کاملى درباره این مقوله نپرداخته‏ایم . ایشان هم شخص محقق و متتبعى است و مى‏شود به سخنان ایشان اعتماد کرد .

مى‏دانید که دین ما ناتمام گذاشته شد; یعنى به تمام و کمال رسید ولى در اجرا ناتمام ماند . تبیین واقعیت‏ها و ابعادش و اجرایش مربوط به حضرت مهدى (ع) است که در آینده مى‏آیند . اصلا حضرت مهدى (ع) تسلاى همه ائمه (ع) است و هر چه را که پیش آمده حضرت مهدى (ع) مى‏آیند و درست مى‏کنند .

کارکرد این بحث در عصر غیبت چیست؟ و آیا زندگى شخص معتقد به حضرت با زندگى شخص بى‏اعتقاد به ایشان تفاوتى دارد؟

اگر اعتقاد به حضرت مهدى (ع) و لازمه آن یعنى انتظار ایشان اعتقادى راستین باشد که در درون انسان پدید آمده نه مثل نوع اعتقاداتى که بعضى افراد به حلال و حرام دارند که حرام را مى‏خورند و حلال را زیر پا مى‏گذارند . یعنى اعتقاد راستینى به حضرت مهدى (ع) به وجود بیاید، انتظار براى آنها بیشترین چیزى که به وجود مى‏آورد تعهد به اصول مهدویت است . این تعهد که پیدا شد دیگر کار تمام است و فرد به گونه‏اى مى‏شود که در جامعه به درد مى‏خورد; در برابر کمترین حرام مى‏ایستد، براى اجراى همه حلال‏ها اقدام مى‏کند; چون حضرت مهدى (ع) طبق روایاتى که داریم امامى است که براى غم شیعه‏اش غمگین مى‏شود و براى خوشحالى‏اش خوشحال مى‏شود .

به عبارت دیگر شخص منتظر براى رفع مشکلات جامعه بیشترین تلاش‏ها را مى‏کند; چون خرسندى حضرت را در این مى‏بیند . چون او در انتظار جامعه صالح است، ابتدا به صلاح خود اقدام مى‏کند . محال است‏شخصى 60 سال فاسد باشد و فریاد منادى مصلح که بلند شد یکدفعه بیاید در یک جامعه صالح . همچنین چیزى نمى‏شود مثل این است که شخصى را از کوره دهات و پشت کوه‏ها یا دل «آمازون‏» بردارید و بگذارید در ساختمان صد طبقه «نیویورک‏» چنین کسى نمى‏تواند خودش را تطبیق دهد .

وقتى انسان به انتظار مصلح است‏خودش را صالح مى‏کند و سعى مى‏کند در آن جوى که هست‏به مقدارى که مى‏تواند در خانواده و فرزندانش بعد قوم و خویشان و بعد هم شاگردان صلاح ایجاد کند .

بنابراین جامعه ما که بر اصل قانون‏باورى، اصل تعهدشناسى و اصل مسؤولیت پذیرى استوار است در پرتو مهدویت جان مى‏گیرد و زنده مى‏شود اگر مهدویت راستین باشد - بنابراین تاثیرهاى بسیار عینى، لحظه‏اى، فورى بر کل جامعه مى‏گذارد . جبهه‏هاى ما یکى از نمونه‏هایش بود . در جبهه‏هاى ما توجه به حضرت مهدى (ع) و مهدویت زیاد بود و ذکر «یا مهدى‏» محرک قوى جوان‏هاى ما بود . ببینید آنها چه کار بزرگى کردند . این اعتقاد در همه بخش‏هاى اجتماع اثر دارد . پس انسانى که به مهدویت و انتظار معتقد است و توجهى به حضرت دارد، به خصوص اگر هفته‏اى یکبار «سلام على آل یاسین‏» را بخواند، نمى‏تواند آدم ولنگار و بى‏تعهدى باشد و رشوه بگیرد و یا زمین خورده‏اى را ببیند دستش را نگیرد و کارى را که قرار است‏بکند درست انجام ندهد، ما چنین آدمى سراغ نداریم و این امکان ندارد . بنابراین توجه، انتظار و اعتقاد به مهدویت‏بزرگترین انگیزه و محرک براى اعمال خوب براى ساختن فرد و جامعه و بزرگترین پایگاه و خاستگاه حرکت متعالى انسان است .

منبع: تبیان



نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( شنبه 88/3/16 :: ساعت 4:0 عصر )
»» ویژگیهاى تبلیغى قرآن درباره موعود آخرالزمان

ویژگیهاى تبلیغى قرآن درباره موعود آخرالزمان

محمود محمدى عراقى آنچه فرا روى شماست، بخش اول از گفتگوى موعود با «حجة‏الاسلام والمسلمین محمدى عراقى‏»، نماینده ولى فقیه و سرپرست‏سازمان تبلیغات اسلامى، درباره ویژگیهاى تبلیغى قرآن و نقش موعود آخرالزمان است، امید که مطلوب طبع لطیف خوانندگان موعود واقع شود. ان‏شاءالله موعود: با تشکر از اینکه فرصت انجام این گفتگو را فراهم آوردید، به عنوان اولین سؤال، ویژگیهاى تبلیغى قرآن را بفرمایید.

محمدى عراقى: ضمن تشکر از پدیدآورندگان این نشریه مبارک، به شما که اولین نشریه اختصاصى درباره امام عصر ، علیه‏السلام، را منتشر کرده‏اید تبریک مى‏گویم. تا آنجا که من اطلاع دارم «موعود» اولین نشریه‏اى است که اختصاص به آن حضرت دارد و شاید که در جهان منحصر به فرد باشد. همچنین فرارسیدن میلاد مسعود و فرخنده حضرت مهدى ، علیه‏السلام، را که براى مردم و ما یکى از شادى‏بخش‏ترین روزهاست تبریک مى‏گویم.

اولین نکته اینست که قرآن کریم، موعود آخرالزمان را به عنوان یک نتیجه قطعى و یقینى معرفى مى‏کند. در آیه شریفه «و نرید ان نمن على‏الذین استضعفوا فى‏الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم وارثین‏» (1) و همچنین و آیه دیگر از سوره نور، ملاحظه مى‏کنید که از این موضوع به عنوان یک اراده الهى با کمال قاطعیت و حتمیت‏یاد شده است و یا در آیه شریفه «وعدالله الذین امنوامنکم و عملوالصالحات لیستخلفنهم فى‏الارض کمااستخلف الذین من قبلهم...»، (2) از آن به عنوان یک وعده الهى ذکر شده است و این یکى از ویژگیهاى خاص قرآن کریم است. در واقع، آیات فوق، رابطه بین «موعود آخرالزمان‏» و «بینش توحیدى‏» را بیان مى‏کند و بر حتمیت و قطعیت آن تاکید دارد.

نکته دوم در این باره آنست که، قرآن کریم، ظهور آن منجى موعود را با آرزوها و فطرت حق‏طلبانه و عدالتخواهانه بشر پیوند زده است. بدان معنى که با توجه به استضعاف بشر، وعده خداوند، حاکمیت دادن صالحان و مستضعفان بر پهنه زمین است.

در طول تاریخ، انسان همیشه در آرزوى تحقق یک حکومت صالح و دور از ظلم و بى‏عدالتى بوده است. قرآن حکیم در معرفى حکومت‏حضرت مهدى ،علیه‏السلام، و موعود آخرالزمان، روى این خواست فطرى انسان انگشت گذاشته است. باید توجه داشت که همه قیامهایى که علیه ستمکاران صورت گرفته، بر اساس همین خواست فطرى بشر بوده است اما، متاسفانه این تمنا تحقق نیافته است.

در آیات قرآن اشاره شده که مهدى موعود، کسى است که بر مستضعفین منت مى‏نهد و آنها را نجات مى‏بخشد و پیشواى جامعه بشرى قرار مى‏دهد.

در آیه، «و لقد کتبنا فى‏الزبور من بعدالذکر ان الارض یرثها عبادى الصالحون‏» (3) پایان سعادتمندانه حیات انسان، همراه با حاکمیت صالحان بر کره زمین است موعود: آیا قرآن این امر را مختص مسلمین اعلام مى‏کند؟ محمدى عراقى: خیر، قرآن بر این نکته تاکید مى‏ورزد که اعتقاد به موعود آخرالزمان، تنها به شیعیان و مسلمانان اختصاص ندارد. بلکه، تمام پیامبران گذشته، بشارت فرارسیدنش را داده‏اند. چنانکه در آیه شریفه، «و لقد کتبنا فى‏الزبور... » ذکر شده است.

چنانکه مى‏دانید، زبور کتاب دینى حضرت داوود ،علیه‏السلام، است. قرآن ما را آگاه مى‏سازد که در زبور، وعده فرارسیدن موعود داده شده است و این خود یکى از نکات ظریف و تبلیغى قرآن است.

نکته دیگر اینکه، اصولا قرآن با آوردن تمثیلهایى از امم گذشته، سنت اصلاح‏گرایى و تغییر و تحول را یک «سنت الهى‏» و «قانون آسمانى‏» معرفى مى‏کند و از امم پیشین نیز در این باره مثال مى‏آورد.

در همان سوره مبارک نور، آیه 55، قرآن مجید براى آنکه، حالت استبعادى و بعید دانستن ظهور موعود را از ذهن انسان دور کند، مى‏فرماید: «کمااستخلف الذین من قبلهم...» یعنى این وعده الهى، یک سنت است، چنانکه قبلا هم بوده. مثلا در امت موسى ،علیه‏السلام، هم بوده و این خداوند است که جایگزینى حکومتى و نظامى به جاى حکومتى دیگر را وعده داده است. لذا، آن خداوندى که مدبر انسان و جهان است، قادر است روزى وعده ظهور موعود و منجى آخرالزمان را محقق سازد.

موعود: صرف نظر از بیانات کلى، آیا به صورت واضح‏تر و مشخص‏تر قرآن به امر ظهور موعود اشاره دارد؟ محمدى عراقى: بله، در قرآن، اشارات بسیارى آمده که ائمه معصومین ، علیهم‏السلام، در روایات خود، آن اشارات را صریحا مرتبط با موضوع موعود آخرالزمان دانسته‏اند.

موعود: لطفا نمونه‏هایى را ذکر بفرمایید.

محمدى عراقى: خداوند با بیانى تمثیلى به این موضوع اشاره دارد و قرآن مى‏فرماید:

«ان عدة‏الشهور عندالله اثناعشر شهرا» (4) خداوند در این آیه اشاره به ماههاى دوازده‏گانه دارد، و بیان مى‏کند که نزد خداوند تعداد ماهها دوازده‏تا است. روایات این آیه را تفسیر نموده‏اند و منظور از ماههاى دوازده‏گانه را وجود و حضور دوازده امام در میان انسانها دانسته‏اند که طبق همان روایات، آخرین آنها، حضرت مهدى، علیه‏السلام، است.

بعضى از علماى گذشته، درباره آیاتى که مرتبط با موضوع موعود آخرالزمان است کتب مفصلى نوشته‏اند. ذکر آیات مرتبط با این موضوع بحث مفصلى مى‏طلبد که ما را از موضوع این گفتگو دور مى‏سازد.

نکته دیگرى که قرآن بدان متذکر است، آنست که منجى و موعود، به مثابه مشعل امید در جامعه و قلب انسانها معرفى شده‏است. چنانکه ایشان را به عنوان «بقیة‏الله‏» (5) معرفى مى‏نماید.این مطلب خود نکته ظریف و روانى در امر تبلیغ و تعلیم و تربیت است ، چون انسان به امید دلبسته است و با امید زنده است و سخت‏ترین بحران براى انسان آنست که به ورطه یاس و ناامیدى بیفتد. از همین رو، قرآن، نقطه روشن و امیدبخش را در دل انسان، موعود آخرالزمان معرفى مى‏کند.

موعود: اجازه بدهید بپرسیم اصولا انسان چه وقت و یا به چه دلیل به ورطه پوچى و یاس مى‏افتد؟ محمدى‏عراقى: از قرآن چنین استنباط مى‏شود که، انسان موجودى است که همواره مى‏خواهد رابطه‏اى با جهان بى‏نهایت و ماوراءالطبیعه داشته باشد و این ارتباط نیازمند وسیله و اسبابى است تا امکان این ارتباط را فراهم مى‏سازد. این ارتباط به دلیل ضعف و ناتوانى انسان معمولى، از طریق امامت و ولایت ممکن مى‏شود. چنانچه انسان، احساس کند که هیچ رابطه‏اى با آن عالم ماورایى ندارد و یا معلق مانده، دچار پوچى مى‏شود و احساس مى‏کند به بن‏بست رسیده است. این نیز از همان شعله‏هاى درونى انسان است و از نشانه‏هاى وجود فطرت الهى در کالبد آدمى بهمان سان که در عصر کنونى، در قرنى که ظاهرا متمدن‏ترین مردمان زندگى مى‏کنند، این بیمارى به جان انسان افتاده است که آدمیان احساس مى‏کنند با ابدیت ارتباط ندارند.

این نکته، یکى از وجوه مهم تبلیغى قرآن است. امامت، تجلى عینى ارتباط انسان با خداست، ارتباط انسان با ماوراءالطبیعه .

موعود: ویژگیهاى تبلیغى اهل‏بیت ، علیهم‏السلام، دراین‏باره چگونه است؟ محمدى عراقى: روایات اسلامى و احادیث اهل‏بیت ،علیهم‏السلام، درباره موعود آخرالزمان بسیارند، اما یکى از مهمترین ویژگیهاى این روایات تکیه بر موضوع «عدالت‏» است. چه، روایاتى که از پیامبر اکرم ، صلى‏الله‏علیه‏وآله، در این باره رسیده همه ، مورد تاکید اکثر فرق شیعه و سنى است. شاید معروفترین آنها، حدیث معروف عدل است که مى‏فرمایند:

«یملاالله به‏الارض عدلا قسطا کما ملئت جورا و ظلما» خداوند زمین را از قسط و عدل پر مى‏سازد پس از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد. (6) اگر توجه کنیم درمى‏یابیم که همین موضوع «عدل‏» هم که در روایات ائمه بر آن تکیه کرده‏اند، بر اساس نوعى آرمانخواهى است و متکى بر بینش عدالتخواهانه بشر است.

انسان به طور طبیعى از ظلم و ستم بیزار و جوینده عدالت است. بنابراین، همیشه در انتظار روزى به سرمى‏برد که عدالت‏حقیقى برقرار شود. موعود آخرالزمان، به‏عنوان تجسم این آرزوى بشر، معرفى شده است. به این معنى که روزى فرا مى‏رسد که تمام ستمهاى تاریخى، تبعیضها و ظلمها پایان مى‏پذیرد و عدالت‏به‏دست مهدى،علیه‏السلام، برقرار مى‏شود، آن‏هم یک عدالت جهانى و فراگیر و نه محدود و منطقه‏اى.

یکى دیگر از وجوه بیانات اهل بیت در این‏باره، برانگیختن «احساس شوق و اشتیاق‏» انسان است‏براى آنکه منتظر باشد.

به حدیث معروفى که از منابع معتبر ذکر شده اشاره مى‏کنم; نبى‏اکرم، صلى‏الله‏علیه‏وآله، فرمودند:

«افضل اعمال امتى‏انتظارالفرج‏» بالاترین عبادت امت من انتظار فرج است. (7) این حدیث معتبر به عبارتى یک نوع تربیت عملى است‏براى ما که همواره حالت اشتیاق و انتظار داشته باشیم. چنین انسانى هیچ‏گاه و هیچ زمانى حتى اگر در سخت‏ترین شراط تاریخى باشد ، احساس ناامیدى نمى‏کند و همیشه نورامید در دلش روشن است و این اشتیاق و انتظار ، او را در برابر شرایط دشوار مقاوم مى‏کند.

نکته سومى که در بیانات اهل بیت، علیهم‏السلام، درباره حضرت مهدى، علیه‏السلام، مشاهده مى‏شود، توجه به موضوع «آمادگى براى ظهور» است و احساس حضورى دائمى و واقعى در نسبت‏با امام عصر، علیه‏السلام، زیرا ایشان به عنوان یک انسان الهى ، همواره ناظر و شاهد اعمال ما هستند و همه افعال ما ، در مقابل چشم ایشان حاضر است.

باید توجه داشت که این حضور و نظارت حضرت، ریشه قرآنى نیز دارد. نکته مهمى که در مبحث مربوط به ویژگى امام قابل بحث است و ضمنا مطابق با باور ما، منطبق با آیات سوره مبارک قدر نیز هست این است که ، در شب قدر همه آنچه را که انسان انجام مى‏دهد و نامه اعمالش به حضور امام زمان ، علیه‏السلام، تقدیم مى‏شود. در روایات دیگر هم به این نکته توجه شده که انسان مؤمن به امامت و ولایت ، همواره باید، حضور دائمى ایشان را احساس کند و بداند که هر اندازه که این احساس حضور بیشتر باشد، تاثیر آن هم در زندگیش بیشتر مى‏شود.

موعود: در تبلیغ موضوع مهدویت و انتظار، چه نکاتى را مى‏بایست مورد توجه قرار داد؟ محمدى عراقى: در این باره هم هیچ راهنمایى بهتر از روایات و آیات نیستند. بى‏گمان باید دید که پیامبر اکرم ، صلى‏الله و علیه و آله، و ائمه اطهار ، علیهم‏السلام، چگونه آن حضرت را معرفى نموده‏اند.

یکى از مسائل مهم ، در معرفى امام عصر، علیه‏السلام ، معرفى ایشان به عنوان شخصیتى فراگیر است‏به گونه‏اى که فراتر از هر مذهب و ملیتى براى مردم کل جهان مطرح هستند و قیامشان جهانى است.

قرآن ایشان را به عنوان منجى و ذخیره الهى همه انسانهاى مستضعف در سرتاسر جهان معرفى مى‏کند.

خداوند تنها بر مؤمنین ، مسلمین و یا شیعیان منت نگذاشته است‏بلکه مى‏فرماید:

«و نرید ان نمن على‏الذین استضعفوا...» همچنین در آیات و روایات، همه پیامبران الهى به عنوان بشارت‏دهنده ظهور حضرت معرفى شده‏اند چنانکه در منابع فرهنگى همه ملتهاى منتشر در جهان نشانه‏هاى موعود آخرالزمان و اعتقاد به منجى و مصلح جهانى دیده مى‏شود.

اما تفاوت مهمى که بین اعتقاد ویژه مکتب تشیع و سایر فرق و مذاهب وجود دارد آن است که، تمام ویژگیهاى شخصى آن حضرت به همراه نام پدر، مادر، زمان تولد و ....ذکر شده است . همین نوع معرفى، مانع سوءاستفاده مى‏شود. از همین رو، ما هم ناگزیر، مى‏بایست در معرفى چهره نورانى امام زمان، علیه‏السلام، از همان سیره نبى‏اکرم ، صلى‏الله و علیه و آله، و ائمه معصومین ،علیهم‏السلام، تبعیت کنیم. ضمن اینکه، باید از بروز هر نوع خرافه و انحراف هم جلوگیرى کنیم. متاسفانه اینکه گاهى در جامعه مسایل نادرستى درباره ارتباط با آن حضرت مطرح مى‏شود که ممکن است‏با شان و ساحت مقدس امام زمان ناسازگار باشد، پس باید بشدت مراقبت کرد و از طرح این مباحث پرهیز داشت.

نکته دیگرى که به نظر مى‏رسد قابل توجه باشد، بهره‏گیرى از ادعیه است.ادعیه‏اى که درباره امام زمان ، علیه‏السلام، وارد شده بسیار سازنده است. شاید رایج‏ترین آنها همان «دعاى ندبه‏» باشد که به صورت سنتى رایج در روزهاى جمعه خوانده مى‏شود. زیارتهاى بسیارى درباره حضرت وارد شده که سازنده است که باید از این متون دست نخورده و ادعیه و زیارت استفاده کرد.

ابزارهاى هنرى نیز در کار تبلیغ نقش مهم و مؤثرى دارند، به تصویر کشیدن چهره سرخورده بشر امروز که على‏رغم همه پیشرفتهاى ظاهرى در امر اقتصاد و تکنولوژى، دچار بحرانهاى روحى و روانى شده بروشنى این پیام را منتقل مى‏سازد که عصر توسعه تکنولوژى و عصر علم و فن‏آورى، همراه با بحرانهاى روحى و روانى بوده که اعتقاد به مهدویت و موعود آخرالزمان به عنوان نسخه شفابخش مى‏تواند به همه سؤالهاى پنهان و آشکار انسان امروز جواب دهد و همه دردهاى بى‏درمان او را درمان کند. این سرگشتگى را به بهترین شکل به وسیله ابزار هنرى مى‏توان نشان داد و تشنگى و نیاز او را به معنویت و مهدویت مى‏توان به تصویر کشید. یعنى، تصویرسازى از آینده‏اى امیدبخش و درخشان در برابر پلیدیها و سیاهیهایى که امروزه این کره خاکى را در خود فرو برده است.

موعود: در این باره چه وظایفى را متوجه سازمانهاى فرهنگى کشور مى‏دانید؟ و عملکرد آنان را چگونه ارزیابى مى‏کنید؟ محمدى عراقى: قدیمى‏ترین مرکز فرهنگى و تربیتى حوزه‏هاى‏علمیه‏اند، اکثر قریب به اتفاق کتابهایى هم که درباره مهدى موعود، علیه‏السلام، نوشته شده توسط نخبگان و برجستگان همین نوع مراکز و حوزه‏هاى علمیه شیعه عرضه شده است. بى‏گمان نیاز به انجام کارهاى بیشتر و آثار متعدد وجود دارد.

پس از حوزه‏هاى علمیه، دستگاههاى تعلیم و تربیتى رسمى کشورند که نسل نو را مى‏پرورند. مدارس مى‏توانند نقش مهمى دراین‏باره داشته باشند بویژه، مربیان و معلمان مهمترین رسالت را در معرفى درست امام عصر، علیه‏السلام، به نوجوانان برعهده دارند و بموازات آنها کتابهاى درسى‏اند. این کتب مؤثرترین وسیله براى پرداختن به این موضوع و انتقال اعتقادى عمیق به همراه امید در روح و جان جوانان و نوجوانان‏اند.

پس از اینها نوبت‏به سازمانهاى فرهنگى و هنرى مى‏رسد. مانند رسانه‏ها و در راس آنها صدا و سیماست که با گستردگى و نفوذى که دارد مى‏تواند بیشترین نقش را در تبلیغ موضوع مهدویت و ترویج اعتقاد درست‏به امام عصر ایفا کند.

مطبوعات در مرحله بعدى مى‏توانند رسالت‏خود را به بهترین وجه انجام دهند. بى‏گمان اهل منبر، شاعران، نقاشان و سایر هنرمندان و سخنوران مى‏توانند در حفظ ارتباط و تعمیق و تلطیف این اعتقاد نقش مهمى داشته باشند.

البته، چنانکه اشاره شد، به برکت پیروزى انقلاب اسلامى و بخصوص در دوران دفاع مقدس یکى از مهمترین ارزشهاى معنوى و اخلاقى و اعتقادى که در جامعه زنده و بارور شد; اعتقاد به مهدویت و امام زمان، علیه‏السلام، و همچنین ارتباط معنوى با ایشان بود. بخصوص در مناجاتها و وصیت‏نامه‏هاى رزمندگان، و در حالات عرفانى ویژه‏اى که در جبهه‏ها بروز داشت و حتى خاطرات شیرینشان نشانه‏هاى ارتباط معنوى با حضرت دیده مى‏شد که مى‏بایست آنها را حفظ کرد و به عنوان امانت‏به نسلهاى آینده سپرد.

والسلام

________________________________________

1. سوره قصص (28)، آیه 5.

2. سوره نور (46)، آیه 55.

3. سوره انبیاء (21)، آیه 105.

4. سوره توبه (9)، آیه‏36.

5. سوره هود (11)، آیه‏86 ، «بقیة‏الله خیرلکم ان کنتم مؤمنین‏».

6.مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص‏73، ج 18.

7. مجلسى، محمدباقر، همان، ج 52، ص 128، ح 21.

بحارالانوار,علامه مجلسی,jeld=51,safhe=73

بحارالانوار,علامه مجلسی,jeld=52,safhe=128

منبع: تبیان



نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( جمعه 88/3/15 :: ساعت 11:0 صبح )
»» بایسته‏هاى تبلیغ فرهنگ مهدوى

5 . توجه به آفتها و آسیبهاى اندیشه مهدویت

اندیشه مهدویت و انتظار نیز چون هر اندیشه و آرمانى آفتها و آسیبهایى دارد که اگر به آنها توجه نشود و به‏موقع براى برطرف ساختن آنها اقدام نگردد مى‏تواند آثار منفى و مخربى داشته باشد. البته این آسیبها مى‏تواند در هر زمان متفاوت از زمان دیگر باشد و از این رو مقابله با آنها نیازمند آسیب‏شناسى مستمر و روزآمد از سوى عالمان زمان‏شناس و مراکز فرهنگى و تحقیقاتى حوزوى و دانشگاهى است.

به نظر مى‏رسد در حال حاضر فرهنگ مهدوى در جامعه ما با آسیبهاى مختلفى روبروست که مى‏توان آنها را در ذیل دو عنوان کلى دسته‏بندى کرد: 1. عوام‏زدگى و سطحى‏نگرى؛ 2. روشنفکر زدگى و تأویل‏گرایى.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( سه شنبه 88/3/12 :: ساعت 4:0 عصر )


»» آخرالزمان و امام مهدى، علیه‏السلام*

آخرالزمان و امام مهدى، علیه‏السلام*

به انگیزه انتشار کتاب «امام‏مهدى، علیه‏السلام، از ولادت تا ظهور» نوشته سید محمدکاظم قزوینى، ترجمه حسین فریدونى

ظهور موعود الهى و منجى بشر متضمن دو عنصر اساسى و به هم پیوسته است: زمان دوران این تحول در رویداد جهانى (آخرالزمان) و وجود شخص منجى و متکفل این امر عظیم (امام مهدى، علیه‏السلام).

«آخرالزمان‏» اصطلاحى است در فرهنگ ادیان بزرگ دنیا، به معناى آخرین دوران حیات بشر و قبل از برپایى قیامت. در فرهنگ اسلامى، آخرالزمان هم دوران نبوت پیامبر اکرم، صلى‏الله‏علیه‏وآله، تا وقوع قیامت را شامل مى‏شود و هم دوران غیبت و ظهور مهدى موعود، علیه‏السلام، را. در دوران معاصر، عده‏اى از مفسران و متفکران مسلمان از قبیل: مرحوم علامه طباطبایى، استاد شهید مرتضى مطهرى، سید قطب، محمد رشیدرضا، شهید سید محمدباقر صدر و... با اتکا به آیاتى از قرآن کریم (اعراف: 138، انبیاء: 105، صافات: 171 و 172) استخلاف انسان در زمین، فرمانروا شدن نیکوکاران زمین (وراثت صالحان) و پیروزى حق بر باطل را به‏رغم جولان دائمى باطل به عنوان سرنوشت آینده بشر مطرح کرده‏اند و آیات و روایات مربوط به تحولات آخرالزمان را بیانگر نوعى فلسفه تاریخ مى‏دانند و به اعتقاد ایشان، عصر آخرالزمان عبارت است از دوران شکوفایى تکامل اجتماعى و طبیعى نوع انسان، چنین آینده‏اى امرى است محتوم که مسلمانان باید انتظار آن را داشته باشند و نباید منفعل و دلسرد به «حوادث واقعه‏» بنگرند، بلکه با حالتى پر نشاط و خواهان صلاح جامعه انسانى و آگاه از تحقق اهداف تاریخى انتظار، باید سرشار از امید، آمادگى و کوشش در خور این انتظار مقدس باشند. در چارچوب این برداشت، آخرالزمان قطعه معینى از تاریخ نوع انسان است که او باید در آن حرکت تکاملى تدریجى خود را تا تحقق وعده الهى ادامه دهد. (1) در حالیکه در کتب علماى متقدم همچون «کمال‏الدین‏» شیخ صدوق و «کتاب‏الغیبه‏» شیخ طوسى، رحمة‏الله‏علیه، چنین تفسیرى از تاریخ نبوده و تحولات آخرالزمان امرى است غیر عادى که در آخرین بخش از زندگى نوع انسان واقع مى‏گردد و به تحولات قبلى جامعه انسانى مربوط نمى‏شود. (2)

در نظر متاخران بینا بودن در مورد «نشانه‏هاى زمان‏» و ارزیابى رخدادها، در پرتو پیشگوییهاى آخرالزمانى که در جامعه جریان دارد، ضرورى است . کما اینکه بسیارى از اندیشمندان بر این باورند که جامعه انسانى اینک در آخرین مرحله غفلت از «ذات‏» و در اوج تحمل «جوهر مادى‏» و «کمیت منطوى در کثرت‏» قرار دارد، و معتقدند هر چه بشر پیشتر مى‏رود; درک جمعى او از خیر و عدل مطلق مفهوم تر و شفاف‏تر مى‏گردد.

شناخت «آخرالزمان‏» یا فرجام شناسى (Eschatologie)در ادیان یهود، مسیحیت و زرتشتى نیز حائز اهمیت است.

با عنایت‏به آنچه بیان شد، «آخرالزمان‏» پایان همه چیز نیست، بلکه ترمیم جهان است. گویى جهان ناگهان تعادل خود را باز مى‏یابد و به حالت اولیه باز مى‏گردد. همه آشفتگیهاى ممکن اوجش در آخرالزمان است فقط در صورتى آشفتگى مطلق است که فى نفسه و با دیدى افتراقى ملاحظه شود. ولى چنانچه این بى نظمیها در قبال نظم کل که سرانجام همگى به آن باز مى‏گردند، قرار گیرد جنبه منفى خود را از دست مى‏دهد و جزو عوامل مقوم و به یک معنى فانى در مرحله ظهور مى‏شود.

به تعبیر «رنه گنون‏» در کتاب «آخرالزمان یا عصر سیطره کمیت‏» دوران دجال نهایت ظلم و شر است، ولى امر شر و منحوس ناپایدار و موقت است - هر چند که نمى‏توانست جز آنچه واقعا هست چیز دیگرى باشد - و فقط جنبه خیر و سعادت که پایایى و قطعیت دارد و به سامان مى‏رسد، به قسمى که محال است‏سرانجام غالب نشود.

نگاهى به دردها و آلام بشر اندیشمند امروز و غربت او در زوال فطرت پاک آدمى چنین مى‏نمایاند که در میان همه خواسته‏هاى ضد و نقیضش، امروز یکى هست که همه در آن مشترکند. همه اقوام و ملل و رژیمهاى سیاسى یکصدا خواهان «آزادى‏»اند. آزادى برابر با حضور ضرورت حقیقت در وجود آدمى. «آزادى‏»اى که جوهر انسان مختار است و امکان عروج او را فراهم مى‏آورد. آزادى رهایى بخش (4) و مقوم اندیشه و حکمت. رهایى انسانى که مى‏خواهد خودش باشد، رها از گناه و رها از شرارت. آزادى اصیل و واقعى که نهفته در اطاعت‏حق است. از این رو دستیابى به سعادت به معناى دستیابى به رحمت و عدالتى است‏که خداوندآن را مقررکرده‏است.

زندگى در جهانى متعالى است که در آن آدمى به کمال حقیقى و واقعى‏اش برسد، و از اندوه و اضطراب پنهان (aneiety) که مى‏داند نمى‏تواند امنیت‏حقیقى را با سازمان دادن به زندگى شخصى و اجتماعى به دست آورد. وقایع و مقدراتى وجود دارند که آدمى نمى‏تواند آنها را در زیر قدرت خود بگیرد. نمى‏تواند کارهاى خود را دوام بخشد، زندگى‏اش زودگذر است و فرجام آن مرگ. هیچگونه امنیت متاثر از اراده بشر وجود ندارد و دقیقا همین نگرانى اصیل است که باعث مى‏شود انسانها با تمام وجود در آرزوى امنیت‏باشند. (5)

چرا امروز که فن آورى و توانایى بشر نسبت‏به قرون گذشته و دهه‏هاى قبل پیشرفت چشمگیر و غیر قابل مقایسه‏اى نموده است و مباحثى همچون دموکراسى، قانون، حقوق بشر، جامعه مدنى و... بمراتب بیش از گذشته با ابتناى به تحلیلها و فلسفه‏هاى گوناگون مطرح مى‏شود، با این همه در غرب پیشرفته و فرهیخته سخن از هبوط آدمى، ظهور نیست انگارى و بلایا و مصائب جهانى، سر در گمى بى پایان آدمى در ساختار و دستور زبان و واژه‏هاى کلامى، مجهول انگارى جهان، پیچیدگى روزافزون شناخت هستى و دور از دسترس شدن تدریجى آن، افزایش مستمر تراژدى بشرى، حاکمیت روز افزون عقلانیت ابزارى، از دست رفتن آخرین رمق حیات معنوى جهان و تبدیل شدن انسان به توده‏ها (Mass) ، عصر غیبت‏ساحت قدس و فرا رسیدن زمانه شب عالم و... مى‏شود؟

آیا در نظم کنونى ارباب و رعیتى مدرن! شوریدگى اندیشه بشرى و تلاطم بى وقفه روان او، در بازار پر ازدحام مکاتب فلسفى، روانشناسى، مردم شناسى، جامعه شناسى و... و افزایش سهمگین میل به قدرت و استیلاى بر دیگران و تعارضات و مناقشات بى معنا و... و نهایتا سرخوردگى از همه چیز، رو به فزونى نیست؟

شاید تصور شود که مقصود از ظهور حضرت مهدى، علیه‏السلام، پایان همه این آلام در طرفة العین و به یک نگاه و اشاره ایشان است. این البته از توان ایشان به دور نیست; اما شاید تحقق امر صورت دیگرى نیز داشته باشد. اگر گفته مى‏شود که بسیارى از ابواب علم تا کنون گشوده نشده و به دست امام موعود باز خواهد شد; گشایش این ابواب چه منظرى را پیش روى آدمى مى‏نهد؟ گسترش «ظهور ولایت‏» در سراسر جهان و استقرار یکپارچه و فراگیر آن چه آثار و برکاتى دارد؟

چه تغییر و تحولى در افکار و اندیشه‏ها و کنشها و واکنشهاى فردى و اجتماعى انسان عصر ظهور پیش خواهد آمد؟

آیا در روزگار «ظهور ولایت‏» نمى‏توانیم شاهد درمان اساسى روان آدمى و اعطاى «آزادى‏»، «امنیت‏» و «آرامش‏» واقعى باشیم؟

آیا نمى‏توان تصور نمود که مغز شیرین «ایمان‏» و کنه عفن «گناه‏» برملا مى‏گردد و هم او، مفاهیم متعالى «زیبایى‏»، «زندگى‏» و حتى «اسلام‏» را نه در قالب الفاظى چند، بلکه با غوطه‏ورى در عمق و ذات آنها تبیین مى‏کند و شهد «حیات طیبه‏» را در کام تشنه انسانها فرو مى‏چکاند و عصر روشنایى را آغاز کرده، سر در گمى او را پایان بخشیده و آغازگر عصر ظهور ساحت قدس و تعالى انسان متکى به ایمان - و نه بى اختیار در امواج توده‏ها و مسیطر بر عقلانیت ابزارى و نه محکوم آن - خواهد بود؟

درباره حضرت مهدى، علیه‏السلام، کتابهاى فراوانى در میان مسلمانان نگاشته شده که در برگیرنده موضوعات ذیل‏اند:

آیات و احادیث مربوط به ابعاد مختلف زندگى حضرت، اثبات وجود آن حضرت، بشارات ادیان، ولادت، غیبت، طول عمر، نواب اربعه، راه یافتگان به حضور ایشان، توقیعات مبارکه، ضرورت شناخت ایشان، فلسفه مهدویت، ملاحم و فتن، علائم ظهور، وظایف منتظران، اصحاب و یاران، عصر ظهور، رجعت، ادعیه و نحوه توسل به آن حضرت، اشعار درباره امام عصر (6) و... اما تردیدى نیست که بیشترین و دقیق‏ترین سهم به مؤلفان شیعى اختصاص دارد که با اتکا به معارف اهل بیت، علیهم‏السلام، جزئیات بیشترى را درباره این موعود عظیم و دوران ایشان ارایه مى‏نماید.

و اما اینک که در مرحله تحولات وسیع و پیچیده‏اى در سراسر جهان در پرتو نهضتى مبتنى بر انتظار شیعى قرار داریم، سنجش وضعیت و موقعیت، ضرورتهاى دیگرى را نیز ایجاب مى‏کند. زیرا به تشریح نظرى، جامعه شناسى و فلسفى موضوع نیازمندیم، هم به صیرورت اعتقاد به مهدویت در میان ادیان الهى و تذکر بر تحریف و غفلتى که صورت گرفته است و به تعبیر قرآنى، «یعرفونه کما یعرفون ابنائهم‏» (7) ، و هم تبیین ضرورت شناخت و بیان مشخصات دقیق امام، علیه‏السلام، و برنامه‏هاى ایشان و بویژه ارایه ترکیبى از انتظار ظهور با سرنوشت‏بشر زمان غیبت در فرایند عملکرد اجتماعى امروز. باید توجه داشت در این جایگاه بسیار مهم و حساس، باید از راه ترکیب داده‏ها به نحو صحیح و خردورزانه و با پیراستن آن از خرافات و اوهام و قشرى‏گرى، همراه رویکردى عمیق به اصل مظلوم «ولایت‏» و بویژه درک درست از «غیبت ولى خدا» و اثرات آن در زندگى فردى و اجتماعى، مجموعه‏اى را فراهم آورد که ضمن عرضه مناسب معارف قرآنى و تعالیم و سنت اهل بیت، علیهم‏السلام، ظرافتها و نحوه حفظ ایمان در دوره آخرالزمان و غیبت را نیز مشهود سازد.

کتاب «امام مهدى، علیه‏السلام، از ولادت تا ظهور» با هدف معرفى این وجود عالیقدر به خامه استوار دانشمند فقید و محقق بزرگوار، مرحوم سید محمدکاظم قزوینى در 24 فصل به شیوه‏اى تحقیقى و پر احساس به عربى نگاشته شده و توسط مترجم محترم آقاى دکتر «حسین فریدونى‏» به فارسى برگردانده شده است.

کتاب مزبور که از تبویب مناسبى برخوردار است مطالب ارزنده‏اى درباره نام و نسبت‏حضرت مهدى، علیه‏السلام، بشارت به وجود مقدس ایشان، تولد و نهان زیستى کوتاه مدت و نایبان چهارگانه و دیدارکنندگان ایشان در آن ایام، یبت‏بلندمدت و دیدار کنندگان حضرتش در این ایام، طول عمر و علائم ظهور آن وجود مقدس، متمهدیان، نحوه ظهور و استیلاى ایشان بر قدرتهاى روزگار ظهور، جامعه عصر ظهور، زمامدارى و پایان عمر مبارکشان را به خوانندگان ارایه مى‏نماید.

کتاب با استفاده از تجربیات کتب قبلى، از منابع ارزنده و دست اولى برخوردار است و به همت ناشر محترم و ذوق و سلیقه وافر ایشان به نحو آراسته و پاکیزه‏اى حروف نگارى و صفحه آرایى شده و با فهرستهاى‏متعدد تکمیل گردیده‏است.

از جمله خصوصیات کتاب و روش مؤلف چنین است که تقریبا اکثر احادیث و اخبار مربوط به حضرت مهدى، علیه‏السلام، را آورده و سپس آنها را تحلیل و بعضا تاویل و تفسیر مى‏کند. اما کمتر حدیثى را از حیث رجال سند مورد بررسى قرار مى‏دهد. هر چند که اتکا بر اخبار، روش اصلى مؤلف محترم است اما نکته در خور توجه آن که در همین چارچوب نیز سعى بر ارایه منطقى روایت و یا تاویل عقلانى آن مى‏نماید. در بخش «زندگى جامعه در عصر ظهور» مباحثى مطرح شده است (8) که بعضا از پشتوانه روایى و استدلالى محکم و روشنى برخوردار نیست و بیشتر نظر مؤلف محترم در قالب اما باید توجه داشت علاوه بر آنکه اعتبار و سندیت‏برخى از این روایات قابل تامل است، به تعبیر برخى بزرگان، بسیارى از

‹رس‏ث/››ح .ت‏سا ه‏دش ن‏ایب ،م‏لاسلاه‏یلع ،ن‏امز م‏اما روهظ م‏یلاع ه‏نیمز رد ت‏ایاور ى‏خرب رب اکتا اب ى‏دنچ ب‏لاطم روهظ ى‏اهه‏ناشن ل‏صف رد ح<>ح )8( شرایط و یا علایم ظهور قطعى نیست و بدایى و تغییر یافتنى است. زیرا چه بسا، مردم با توجه به این شرایط خود را در زمان امکان ظهور احساس نکنند در حالیکه توجه مستمر به امام، علیه‏السلام، و درخواست ظهور ایشان به هیچ وجه نباید محدود به شرایط و اوضاع خاص باشد. این امرى است که تنها به اراده خداى یکتا بستگى دارد و لذا باید تحقق آن را

از مشیت الهى بى آنکه مانعى در کار باشد، درخواست نمود. از مهمترین مباحث درباره امام عصر، علیه‏السلام، بعد از شناخت آن حضرت، آشنایى با تعهدات و وظایفى است که در قبال ایشان داریم. این تعهد و عمل به آن در عنوان «انتظار» خلاصه مى‏شود و درک و تحلیل عمیق آن، بویژه شناخت دوران غیبت - که خود ابتلایى بزرگ براى بشر بوده است - براى هر مؤمنى ضرورت دارد. اما به نظر مى‏رسد که موضوع اساسى و مهم «انتظار». بیان وظایف مسلمانان در عصر غیبت از جمله مباحث ناگفته این کتاب است. بر این نکته باید فقدان بحث مهم «ضرورت شناخت مهدى، علیه‏السلام‏» در اوایل کتاب و موضوع «توقیعات مبارکه امام‏» را نیز بیفزاییم.

به هر حال، در مجموع کتاب از روح و طراوت ویژه‏اى برخوردار است که قطعا برخاسته از شیفتگى مؤلف و مترجم محترم به ساحت مقدس امام عصر، علیه‏السلام، است. بدین سبب مطالعه کتاب مزبور براى طالبان معرفت امام غایب، قطعا مفید و سودمند است همانند اثر دیگر مرحوم سید محمدکاظم قزوینى درباره زندگى حضرت فاطمه زهرا، سلام‏الله‏علیها، و شهادت آن بزرگوار به ترجمه همین مترجم محترم قرین معنویت و عرض ارادت به ساحت قدس صمت‏خواهد بود.

پى‏نوشتها:

1. ر. ک: مطهرى، مرتضى، جامعه و تاریخ.

2. ر. ک: دائرة‏المعارف بزرگ اسلامى، ج‏2، ص‏134-136.

3. ر. ک: دائرة‏المعارف جهان نوین اسلام (سخذ) ج‏1، ص‏440 تا 442.

4. ر. ک: سوره اعراف(7)، آیه‏157.

5. مجله ارغنون، ش‏5 و6، مقاله عیسى مسیح و اسطوره شناسى، ص‏109 تا139.

6. براى آشنایى بیشتر ر.ک: مهدى‏پور، على‏اکبر، کتابنامه حضرت مهدى، علیه‏السلام، این کتابنامه مشتمل بر معرفى بیش از 2000 عنوان کتاب مستقل به زبانهاى مختلف است که در دو جلد و 801 صفحه منتشر شده است.

7. سوره بقره(2)، آیه‏146.

8. فصل 21، ص‏613 تا 9655. براى آشنایى بیشتر در این زمینه ر. ک: الصدر، محمد، تاریخ، بعدالظهور.

*. مقاله حاضر برگرفته از کتاب ماه، دى‏ماه‏1376 است.

فصلنامه موعود شماره 10

منبع: تبیان



نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( دوشنبه 88/3/11 :: ساعت 11:0 صبح )
»» بایسته‏هاى تبلیغ فرهنگ مهدوى قسمت سوم

بایسته‏هاى تبلیغ فرهنگ مهدوى قسمت سوم

اشاره :

در قسمتهاى پیشین این سلسله مقالات مهم‏ترین نکاتى را که مبلغان و مروجان فرهنگ مهدوى در فعالیتهاى تبلیغى و ترویجى خود باید مورد توجه قرار دهند، به دو دسته بایسته‏هاى عملى و نظرى تقسیم و از «گسترش و تعمیق ارتباط معنوى با امام عصر(ع)» به عنوان مهم‏ترین بایسته عملى و از «شناخت همه‏جانبه فرهنگ مهدوى» به عنوان نخستین بایسته نظرى یاد کردیم. در این قسمت از مقاله به بررسى برخى دیگر از بایسته‏هاى نظرى مى‏پردازیم.

2. توجه به جایگاه و شأن رفیع امام عصر(ع)

امام مهدى(ع) عصاره خلقت، خاتم اوصیا و وارث همه انبیا و اولیاى پیشین است، چنان‏که در یکى از زیارات حضرت صاحب‏الامر(ع) خطاب به ایشان عرض مى‏کنیم:

السلام على وارث الأنبیاء و خاتم الأوصیاء... المنتهى إلیه مواریث الأنبیاء و لدیه موجود آثار الأصفیاء.1

سلام بر وارث پیامبران و خاتم اوصیا... آن‏که میراث تمام پیامبران بدو رسیده و آثار همه برگزیدگان در نزد او موجود است.

آن حضرت چنان مقامى در نزد پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) دارند که خطاب به ایشان از تعبیر «پدر و مادرم به فداى او» استفاده کرده‏اند، از جمله در روایات زیر که از پیامبر اکرم(ص) و امام على(ع) نقل شده، آمده است:

بأبى و أمّى سمیّى و شبیهى و شبیه موسى بن عمران، علیه جیوب (جلابیب) النور یتوقّد من شعاع القدس.2

پدر و مادرم به فداى او که همنام من، شبیه من و شبیه موسى بن عمران است، بر او جامه‏هایى از نور است که از پرتو قدس روشنایى مى‏گیرد.

بأبى ابن خیرة الإماء... .3

پدرم به فداى فرزند بهترین کنیزان... .

امام راحل نیز در بیان جایگاه و شأن بى‏مانند امام مهدى(ع) در عالم هستى مى‏فرماید:

من نمى‏توانم اسم رهبر روى ایشان بگذارم، بزرگ‏تر از این است. نمى‏توانم بگویم که شخص اول است، براى اینکه دومى در کار نیست. ایشان را نمى‏توانیم با هیچ تعبیرى تعبیر کنیم، الّا همین که مهدى موعود(ع) است.4

با توجه به همین مقام و مرتبت رفیع امام عصر(ع) است که در روایات، به کلمات و عبارتهاى خاصى براى عرض سلام و ارادت به پیشگاه آن حضرت سفارش شده است. از جمله در روایتى که از امام محمد باقر(ع) نقل شده، مى‏خوانیم:

من أدرک منکم قائمنا فلیقل حین یراه «السلام علیکم یا أهل بیت النبوة و معدن العلم و موضع الرسالة».5

هر کس از شما که قائم ما(ع) را دریابد، پس باید به هنگام دیدار با او بگوید: «سلام بر شما اى خاندان نبوت و معدن علم و جایگاه رسالت».

در روایت دیگرى کیفیت سلام دادن مردم به آن حضرت در زمان ظهور چنین بیان شده است.

لایسلّم علیه مسلّم إلّا قال: «السلام علیک یا بقیة اللّه‏ فى أرضه».6

هیچ سلام دهنده‏اى بر آن حضرت سلام نمى‏دهد، مگر این‏که مى‏گوید: «سلام بر تو اى باقى‏مانده خدا در زمین».

مطالعه سیره و اقوال علما و بزرگان نیز نشان مى‏دهد که آنها نهایت ادب و احترام را نسبت به حضرت صاحب‏الامر(ع) رعایت و از هر سخن و عملى که در آن اندک شائبه بى‏توجهى به جایگاه و شأن آن حضرت وجود داشت، پرهیز مى‏کردند. در این‏باره حکایت زیر که از مرجع عالیقدر حضرت آیة‏اللّه‏العظمى صافى گلپایگانى در زمینه ادب و احترام حضرت آیة‏اللّه‏العظمى بروجردى نسبت به امام عصر(ع) نقل شده، بسیار خواندنى است:

یک روز در منزلشان مجلسى بود، در آن مجلس شخصى با صداى بلند گفت: براى سلامتى امام زمان و آیة‏اللّه‏ بروجردى، صلوات! در همان حال، ایشان که در حیاط قدم مى‏زد. با شتاب و ناراحتى به طرف در بیرونى آمد و با عصا محکم به در زد، به‏طورى که آقایانى که در بیرون بودند، ترسیدند که نکند اتفاقى افتاده باشد. چندین نفر به طرف در اندرونى رفتند که ببینند چه خبر است؟ آیة‏اللّه‏ بروجردى گفتند: «این که بود که اسم مرا در کنار نام مبارک امام زمان(ع) آورد؟ این مرد را بیرون کنید و به خانه راهش ندهید.7

براساس آنچه گفته شد، بر همه مبلغان فرهنگ مهدوى، اعم از نویسندگان، سخنرانان، شاعران، مدیحه‏سرایان و... لازم است که در نوشته‏ها، گفته‏ها، سرودها و به تعبیر عام‏تر در کلیه فعالیتهاى تبلیغى و ترویجى خود، نکات زیر را مورد توجه جدى قرار دهند.

1ـ2. خوددارى از به‏کار بردن کلمات و تعابیرى که شایسته جایگاه و شأن رفیع امام عصر(ع) نیست؛

2ـ2. رعایت نهایت ادب و احترام به هنگام بر زبان راندن نام آن حضرت و یاد کردن از ایشان؛

3ـ2. ذکر سلام و صلوات پس از نام بردن از آن حضرت و برخاستن به هنگام بیان نام خاص ایشان.

3. پرهیز از طرح مطالب سست، واهى و بى‏اساس

مرورى اجمالى بر صدها کتاب روایى، کلامى، تاریخى و... که محققان و دانشمندان شیعه و اهل سنت از سالها پیش از تولد و غیبت امام دوازدهم تا کنون در این باره نگاشته‏اند8 و نگاهى گذرا به حدود شش‏هزار روایتى که از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اهل بیت(ع) در زمینه موضوعات مختلف مرتبط با امام عصر(ع) وارد شده،9 نشان مى‏دهد که اعتقاد به امام مهدى(ع) به عنوان آخرین حجت الهى و منجى آخرالزمان، در معارف اسلامى از چنان مبانى و پایه‏هاى عقلى و نقلى استوار و خلل‏ناپذیرى برخوردار است که راه هرگونه انکار و تردید را بر مخالفان این اندیشه مى‏بندد و مدافعان این اندیشه را نیز از دست یازیدن به مطالب سست، واهى، خیالى و خواب و رؤیاهاى بى‏اساس براى اثبات حقانیت این اندیشه بى‏نیاز مى‏سازد.

حضرت آیت‏اللّه‏العظمى فاضل لنکرانى در پیامى به «دومین جشنواره برترینهاى فرهنگ مهدویت» در این زمینه مى‏فرماید:

در اینجا تذکر این نکته را لازم مى‏بینم که در این وادى اهل فکر و تحقیق باید معارف را به صورت ناب و خالص و به دور از هرگونه حشو و زواید در اختیار مردم قرار دهند. باید از بیان امور سست و واهى و چه بسا کذب که اساس اعتقاد مردم را متزلزل مى‏کند اجتناب نمایند. در تثبیت حقیقت امامت هیچ نیازى به بیان رؤیاهاى کاذبه و حوادث غیر صحیح نیست. باید در منابر از جذبه‏هاى واقعى ولایت و آثار و کرامتهاى مسلّم الثبوت و حقیقى آن استفاده نمایند و به بیان دیگر باید به دنبال تحکیم عقاید باشیم و نه فقط برانگیختن احساسات، که آن امرى است غیر پایدار و گذرا.10

تکیه بر مطالب سست و بى‏بنیادى چون خواب و رؤیا براى ترویج و تبلیغ فرهنگ مهدوى، نه تنها مردم را همواره در سطحى نازل از ایمان و آگاهى قرار مى‏دهد، بلکه اعتقاد و باور آنها را نیز بسیار شکننده و آسیب‏پذیر مى‏سازد؛ زیرا مردمى که تنها با بیان یک خواب و رؤیا جذب موضوع مهدویت مى‏شوند، با وقوع اندک خدشه‏اى در این نقلها دچار تزلزل و سردرگمى مى‏گردند.

با عنایت به مطالب یاد شده بر همگان لازم است که در تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدویت و انتظار، به نحو شایسته‏اى به نکات زیر توجه کنند:

1ـ3. تلاش در جهت دفاع عقلانى از اندیشه مهدویت و انتظار و تبیین هر چه بهتر و دقیق‏تر مبانى این اندیشه؛

2ـ3. دقت و مراقبت کامل در نقل مطالب و مباحث مهدوى، به ویژه حکایتهاى مربوط به تشرفات، و توجه به منابع و مستندات مطالب و مباحث نقل شده؛

3ـ3. پرهیز از مطرح ساختن خواب و رؤیاهایى که پایه و اساس محکم و متقنى ندارند، هر چند بسیار جذاب و اثرگذار باشند.

4. گشودن زوایاى جدید در طرح مباحث مهدوى

فراگیر شدن شور و شوق انتظار در جامعه ما و گرایش گروههاى مختلف اجتماعى به ویژه اقشار فرهیخته و تحصیل‏کرده به مباحث مهدوى، ضرورت پرداختن عالمانه و متناسب با خواست و نیاز گروه‏ها و اقشار مختلف اجتماعى به این مباحث را دو چندان ساخته و رسالت مراکز، نهادها و گروه‏هاى فعال در این حوزه را سنگین‏تر نموده است. بدیهى است که در شرایط حاضر نمى‏توان تنها با طرح مطالب و مباحث سنتى مهدویت آن هم در قالبها و اشکالى که پیش از این مرسوم بوده، نیاز روز افزون جامعه به این مباحث را پاسخ داد. از این رو بر مبلغان فرهنگ مهدوى لازم است که با گشودن زوایاى جدید در طرح مباحث مهدوى و پرداختن به موضوعات مختلف اجتماعى از منظر فرهنگ انتظار، ارائه این‏گونه مطالب و مباحث را هم از نظر محتوا و هم از نظر قالب دچار تحول سازند.

امروزه مى‏توان از منظر علوم مختلف انسانى، از جمله جامعه‏شناسى، روان‏شناسى، علوم سیاسى، اقتصاد و حتى از منظر هنرهاى تصویرى چون سینما به ارائه مباحث مهدوى پرداخت و با طرح موضوعات و مسائل جدیدى که تا کنون در این حوزه مطرح نبوده توجه مخاطبان را جلب نمود. موضوعات و مسائلى چون آینده جهان و جهان آینده، اقتصاد جهانى، عدالت اجتماعى، حکومت جهانى، جهانى شدن، آثار روانى و تربیتى انتظار، آسیب‏شناسى اجتماعى انتظار، منجى‏گرایى در سینما و... .

البته ورود به این حوزه نیازمند دقت، ژرف‏نگرى و احاطه به مباحث مهدوى از یک سو و علم و اطلاع کافى از مبانى علوم موردنظر از سوى دیگر است و لذا لازم است کانونها و مجامع مهدوى که قصد ورود به این حوزه را دارند، پیش ازهر اقدامى با کارشناسان شناخته شده و مورد اطمینان مشورت نمایند، تا خداى نخواسته به دام التقاط یا ابتذال گرفتار نشوند.

_______________________________________

1 .شیخ عباس قمى ، مفاتیح‏الجنان، زیارت حضرت صاحب‏الامر به نقل از سیدبن طاووس.

2 .محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج36، ص337، ح200.

3 .همان، ج51، ص121.

4 .صحیفه نور (مجموعه رهنمودهاى امام خمینى، قدس‏سره)، ج12، ص208-209.

5 .بحارالانوار، ج52، ص331، ح5.

6 .همان، ج24، ص212.

7 .روزنامه جمهورى اسلامى، ویژه بزرگداشت آیة‏اللّه‏ بروجردى و شیخ شلتوت.

8 .تنها در کتاب الذریعه مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانى افزون بر چهل کتاب و رساله با عنوان «الغیبة» معرفى شده که از سوى فقها، متکلمان و محدثان بزرگ شیعه در طى قرون متمادى به رشته تحریر درآمده است. در کتابنامه‏هایى هم که در سالهاى اخیر به چاپ رسیده نزدیک به دو هزار کتاب که در زمینه مباحث مهدوى نوشته شده‏اند معرفى شده است. ر.ک: على‏اکبر مهدى‏پور، کتابنامه امام مهدى(ع).

9 .در کتاب منتخب‏الاثر حضرت آیة‏اللّه‏ صافى گلپایگانى، نزدیک به شش هزار روایات از طریق شیعه و اهل سنت در زمینه مباحث مختلف مرتبط با امام مهدى(ع) نقل شده است.

10.مجله موعود، سال ششم، ش32، تیر 1381.

11.«أفضل العبادة إنتظار الفرج.» شیخ صدوق، کمال‏الدین و تمام‏النعمة، ج2، ص377، ح1.

12.بحارالانوار، ج23، ص37، ح64.

13.شیخ عباس قمى، مفاتیح‏الجنان، دعاى عدیله.

14.محمدبن ابراهیم نعمانى، کتاب الغیبة، ص245؛ بحارالانوار ج51، ص148، ح22. شایان ذکر است که در برخى از کتابها این روایت به امام حسین(ع) استناد داده شده که ظاهرا صحیح نباشد.

15.بحارالانوار، ج37، ص126، ح24.

16.مفاتیح‏الجنان، زیارت آل‏یاسین.

17.ابوجعفر محمد بن على بن الحسین (شیخ صدوق)، کمال‏الدین و تمام‏النعمة، ج2، ص483، ح4.

18.مجله موعود، سال هفتم، شماره 40، آذر و دى 1382.

منبع: تبیان



نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( جمعه 88/3/8 :: ساعت 4:0 عصر )
»» ولایت امام مهدى علیه السلام

ولایت امام مهدى علیه السلام

امام مهدی (ع) - مکتب مهدویت

پرسش : ولایت به چه معنایى است؟

پاسخ : ولایت در لغت به معناى قرب ونزدیکى است.

فیومى مى گوید: «وَلْى مثل فَلْس به معناى قرب ونزدیکى است».(مصباح المنیر، ماده ولى)

در اقرب الموارد آمده است: «وَلْى عبارت است از قرار گرفتن فرد یا شئ دوم به دنبال فرد یا شئ اول بدون فاصله ...».(اقرب الموارد، ماده ولى)

راغب اصفهانى مى گوید: «ولاء وتوالى به معناى آن است که دو چیز ویا بیشتر طورى کنار هم قرار گیرند که بین آن دو، غیر از خود آنها چیز دیگرى فاصله نبوده باشد».(مفردات راغب، ص 523)

با توجّه به حالات اولیه انسان در کاربرد الفاظ واینکه معمولاً کلمات را در آغاز براى بیان معانى مربوط به محسوسات به کار مى برد، مى توان گفت:

واژه « ولایت» در آغاز براى قرب ونزدیکى خاص در محسوسات «قرب حسى» به کار رفته است، آن گاه براى قرب معنوى استعاره آورده شده است. بر این اساس، هر گاه این واژه در امور معنوى به کار مى رود بر نوعى از نسبت قرابت دلالت مى کند ولازمه آن این است که ولىّ نسبت به آنچه بر آن دلالت دارد داراى حقّى است که دیگرى ندارد ومى تواند تصرّفاتى را بنماید که دیگرى جز به اذن او نمى تواند. مثلاً ولىّ میّت مى تواند در اموال او تصرف کند. این ولایت او ناشى از حق وراثت است. کسى که بر صغیر ولایت دارد حق تصرف در امور وى را دارد، وکسى که ولایت نصرت دارد مى تواند در امور منصور «آن کسى که نصرتش را عهده دار است» تصرف کند. خداوند ولى امر بندگان خویش است یعنى امور دنیوى واخروى آنها را تدبیر مى کند واو ولىّ مؤمنان است، یعنى بر آنها ولایت خاص دارد.

بنابراین، حاصل معناى ولایت در همه موارد استعمال آن، گونه اى از قرابت است که منشأ تصرف ومالک بودن تدبیر است.(المیزان، ج 6، ص 12)

به عبارت دیگر: ولایت، نوعى اقتراب ونزدیکى به چیزى است، به گونه اى که موانع وحجاب ها از میان برداشته مى شود.(المیزان، ج 5، ص 368)

حال اگر کسى با ریاضت هاى نفسانى وقابلیّت هایى که براى خود ایجاد کرده، واز طرفى دیگر مورد عنایات والطاف الهى قرار گرفته وبه مقام قرب تامّ الهى نایل شود، این چنین شخصى از جانب خداوند بر مردم ولایت دارد، ولایتى که لازمه آن این است که ولى نسبت به آنچه بر آن دلالت دارد، داراى حقّى است که دیگرى ندارد واو مى تواند تصرّفاتى بنماید که دیگرى جز به اذن او نمى تواند. وهمه اینها به اذن واراده ومشیّت خداوند است.

پرسش : معناى ولایت تکوینى امام چیست؟

پاسخ : مقصود از ولایت تکوینى آن است که فردى بر اثر پیمودن راه بندگى آن چنان قرب وکمال معنوى پیدا کند که به فرمان واذن الهى بتواند در جهان تصرف نماید. «ولایت تکوینى» یک کمال روحى ومعنوى است که در سایه عمل به تکالیف الهى وقوانین شرع در درون انسان پدید مى آید وسرچشمه مجموعه اى از کارهاى خارق العاده مى گردد. این نوع ولایت بر خلاف «ولایت تشریعى» کمال وواقعیتى است اکتسابى، وراه کسب برخى از مراتب آن به روى همه باز است، وامام مى تواند به بالاترین مراتب آن برسد.

ولى مقاماتى که در «ولایت تشریعى» بیان گردیده، همه موهبت خداوندى است که پس از تحصیل یک سلسله زمینه ها، چیزى جز خواست خداوند در آن دخالت ندارد.

پرسش : ولایت تکوینى داراى چه نتایجى است؟

پاسخ : در مصباح الشریعه آمده است: «العبودیّة جوهرة کنهها الربوبیّة»؛ «بندگى وپیمودن قرب به خدا، گوهرى است که نتیجه آن خداوندگارى وکسب قدرت وتوانایى بیشتر است.»(مصباح الشریعه، ح 1)

قرب الهى آثار فراوانى دارد که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:

1 - تسلّط بر نفس

خداوند متعال مى فرماید: «إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الفَحْشآءِ وَالمُنْکَرِ»؛ «نماز انسان را از منکرات وبدى ها باز مى دارد.»(سوره عنکبوت، آیه 45)

2 - بینش خاص

از مزایاى قرب الهى این است که انسان در سایه صفا وروشنى دل، بینش خاصى پیدا مى کند که با آن حق وباطل را به روشنى تشخیص مى دهد وهرگز گمراه نمى شود.

قرآن مى فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً»؛ «اى کسانى که ایمان آوردید، اگر پرهیزکار باشید خدا به شما نیرویى مى بخشد که با آن، حق وباطل را به خوبى تشخیص مى دهید.»(سوره انفال، آیه 29)

3 - نفى خواطر

پویندگان راه عبودیت به واسطه تکامل وقدرتى که در سایه بندگى مى یابند، بر تمام اندیشه هاى پراکنده خود مسلّط مى شوند ودر حال عبادت آن چنان تمرکز فکرى وحضور قلب دارند که از غیر خدا غافل مى شوند وغرق جمال وکمال خدا مى گردند.

ابوعلى سینا مى گوید: «عبادت، نوعى ورزش براى قواى فکرى است که بر اثر تکرار وعادت به حضور در محضر خدا، فکر را از توجه به مسائل مربوط به طبیعت وماده، به سوى تصورات ملکوتى مى کشاند. قواى فکرى تسلیم باطن وفطرت خدا جوى انسان مى گردد ومطیع او مى شوند».(اشارات، ج 3، ص 370)

4 - خَلع نفس

در جهان طبیعت، روح وبدن نیاز شدیدى به یکدیگر دارند. ولى گاهى روح، بر اثر کمال وقدرتى که از جانب قرب الهى پیدا مى کند از استخدام بدن بى نیاز مى شود ومى تواند خود را از بدن خلع نماید.

5 - تصرف در جهان طبیعت

در پرتو عبادت وقرب الهى، نه تنها حوزه بدن تحت فرمان انسان قرار مى گیرد، بلکه جهان طبیعت مطیع انسان مى گردد وبه اذن پروردگار در پرتو نیرووقدرتى که از تقرب به خدا کسب نموده است در طبیعت تصرف مى کند ومبدأ یک سلسله معجزه ها وکرامات مى شود، ودر حقیقت داراى قدرت بر تصرف وتسلط برتکوین مى شود.

پرسش : آیا امام مى تواند ولایت تکوینى داشته باشد؟

پاسخ : ولایت تکوینى امام معصوم همچون امام زمان (ع) را با چند مقدمه مى توان به اثبات رساند:

الف . قرآن درباره آصف بن برخیا مى گوید: «قالَ الَّذِى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُک فَلَمّا رَءآهُ مُسْتَقِرّاً عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّى...»؛(سوره نمل، آیه 40)

«کسى که دانشى از کتاب [آسمانى] داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد. و هنگامى که [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است.»

ب . از برخىآیات دیگر استفاده مى شود که خداوند وگروهى دیگر که عالم به کلّ کتابند بین پیامبر ومردم گواه مى باشند.

خداوند متعال مى فرماید: «قُلْ کَفى بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِى وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الکِتابِ»؛ «بگو: کافى است که خداوند، وکسى که علم کتاب نزد اوست، میان من وشما گواه باشند.»(سوره رعد، آیه 43)

ج . ونیز در قرآن آمده است که تنها مطهرون هستند که حقیقت معارف قرآنى را مس کرده وبه آن راه مى یابند. «لایَمَسُّهُ إِلَّا المُطَهَّرُونَ»؛ «وجز پاکان نمى توانند به آن دست یابند.»(سوره واقعه، آیه 79)

د . قرآن کریم «مطهرون» را خود مشخص کرده ومصداق آن را اهل بیت پیامبر (ص) که شامل خود حضرت نیز هست معرفى کرده است، آنجا که مى فرماید: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»؛ «همانا خدا چنین مى خواهد که هر رجس وپلیدى را از شما خاندان نبوت دور سازد وشما را از هر عیبى پاک ومنزه گرداند.»(سوره احزاب، آیه 33)

ه . در تشخیص مصداق اهل بیت در این آیه باید به روایات مراجعه کرد، زیرا قرآن مى فرماید: «وَأَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ»؛ «وبر تو قرآن را فرستادیم تا بر امت آنچه فرستاده شد بیان کنى.»(سوره نحل، آیه 44)

و . با مراجعه به روایات فریقین از شیعه وسنى پى مى بریم که مقصود از اهل بیت در آیه تطهیر، پیامبر اکرم (ص)، على، فاطمه، حسن وحسین: مى باشند.(صحیح مسلم، ج 7، ص 130 ؛ صحیح ترمذى، ج 5، ص 656، کتاب المناقب)

اگر چه حصر در آیه، اضافى است در مقابل همسران پیامبر (ص) وسایر صحابه، تا آنها از شمول آیه خارج گردند. در نتیجه آیه تطهیر شامل بقیه اهل بیت: از دوازده امام نیز مى شود.

نتیجه اینکه: اهل بیت عصمت وطهارت از ولایت تکوینى برخوردارند.

بریده بن معاویه مى گوید: از امام باقر (ع) درباره آیه «قُلْ کَفى بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِى وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الکِتابِ» سؤال کردم؟ حضرت فرمود: «آیانا عنى، وعلىّ أوّلنا وأفضلنا وخیرنا بعد النبىّ (ص)»؛ «تنها ما را قصد کرده است، وعلى (ع) اول وافضل وبهترین ما بعد از پیامبر (ص) است.»(کافى، ج 1، ص 229، ح 6)

پرسش : آیا «ولایت تکوینى» به معناى تفویض است؟

پاسخ : برخى گمان کرده اند که «ولایت تکوینى امام» به معناى تفویض امر عالم به شخص امام است که این با عقیده توحید افعالى سازگارى ندارد. وقرآن نیز یهود را به جهت این عقیده شدیداً مورد سرزنش قرار داده است.(سوره مائده، آیه 64)

براى جمع بین اعتقاد به «توحید افعالى» واینکه در عالم وجود هیچ کارى بدون اراده ومشیت خداوند انجام نمى گیرد واعتقاد به «ولایت تکوینى» امام باید گفت:

اولاً: هرگز تمام امور عالم به امام واگذار نشده است.

ثانیاً: در آن امورى نیز که امام تصرف تکوینى مى کند همانند سایر امور، اراده ومشیّت خاص الهى نیز بر آن تعلّق گرفته است.

پرسش : آیا «ولایت تکوینى» متعلق به خداوند است؟

پاسخ : برخى مى گویند ازآیات قرآن استفاده مى شود که ولایت تنها متعلق به خداوند است.

قرآن کریم مى فرماید: «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیآءَ فَاللَّهُ هُوَ الوَلِىُّ وَهُوَ یُحْىِ المَوْتى وَهُوَ عَلى کُلِّ شَىٍْ قَدِیرٌ»؛ «آیا آنها غیر از خدا را ولىّ خود برگزیدند؟! در حالى که ولى فقط خداوند است واوست که مردگان را زنده مى کند واوست که بر هر چیزى تواناست.»(سوره شورى، آیه 9)

ونیز در جاى دیگر مى فرماید: «وَما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِىٍّ وَلا نَصِیرٍ»؛ «وبراى شما به جز خدا، ولى ویارى کننده اى نیست.»(سوره شورى، آیه 31)

از جمع بین اینآیات وآیات دیگر استفاده مى شود که «ولایت» در اصل براى خداوند متعال است ودیگران به جهت قرب به خدا وبه اذن او از این مقام بهره مند مى شوند.

لذا در سوره مائده مى خوانیم: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصِّلوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکوةَ وَهُمْ راکِعُونَ»؛ «سرپرست وولى شما تنها خداست وپیامبر او وآنها که ایمان آورده اند، همان ها که نماز را برپا مى دارند ودر حال رکوع زکات مى دهند.»(سوره مائده، آیه 55)

ونیز در سوره تحریم مى خوانیم: «وَإِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِیلُ وَصالِحُ المُؤْمِنِینَ وَالمَلآئِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِیرٌ»؛ «واگر بر ضد او [پیامبر7] دست به دست هم دهید [کارى از پیش نخواهید برد] زیرا خداوند ولى اوست وهمچنین جبرئیل ومؤمنان صالح وفرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند.»(سوره تحریم، آیه 4)

پرسش : اگر امام ولایت تکوینى دارد پس چرا در مواقع ضرورى از آن استفاده نمى کند؟

پاسخ : برخى مى گویند: اگر امام داراى ولایت تکوینى وحق تصرف در نظام تکوین است، چرا در مواقع ضرورت، در تقدیرات الهى تصرّف نمى کند تا بلا را از خود دور کرده، دشمنان خود را ریشه کن کند وتمام امکانات را براى خود جلب نماید.

اولاً: قبل از هر چیز این نکته را باید ملتفت باشیم که چه بسا امورى را که گمان مى کنیم براى ما ضرر دارد در حالى که خیر محض است، ونیز به عکس چه بسا امورى که گمان مى کنیم براى ما خیر است در حالى که شر محض است. ما این را نمى دانیم، اگر چه علاّم الغیوب وهر که را که خداوند خواسته واو را از علم غیب مطلع ساخته است از آن اطلاع دارد. لذا نباید به ظاهر امر قضاوت کرد که چرا امام این مصیبت را از خود دور نکرد واین منفعت را براى خود تحصیل ننمود.

قرآن مى فرماید: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ القِتالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ»؛ «جهاد در راه خدا بر شما مقرر شد، در حالى که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است ویا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است.»(سوره بقره، آیه 216)

ونیز مى فرماید: «فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْراً کَثیراً»؛ «چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد وخداوند خیر فراوانى در آن قرار مى دهد.»(سوره نساء، آیه 19)

ثانیاً: امام از آنجا که تسلیم تقدیرات الهى است در هر کارى دست به تصرف تکوینى نمى زند وخلاف اراده وتقدیر ومشیت الهى گام بر نداشته واقدام عملى انجام نمى دهد.

ثالثاً: اراده حتمى اولى خداوند بر آن است که در این دار تکلیف هر کارى بر روال طبیعى واز روى اختیار انجام مى گیرد و حتى الامکان از معجزه و خرق نظام طبیعت استفاده نشود.

رابعاً: هرگز انسان معصوم در نظام تکوین به جهت مصالح شخصى اقدام وتصرّفى بر خلاف مقدرات الهى انجام نمى دهد، واگر معجزه واعمال ولایتى کند به جهت مصالح نوعى بشر وعالم است که این هم مطابق اراده وخواست ومشیت خداوندى است.

منبع: تبیان



نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/3/7 :: ساعت 11:0 صبح )
»» حضرت مهدی(علیه السلام) و آسایش اقتصادی بشر

حضرت مهدی(علیه السلام) و آسایش اقتصادی بشر

یکی از رهاوردهای دولت کریمه مهدی موعود(علیه السلام)، که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته، تأمین رفاه و آسایش اقتصادی بشر در زمان حکومت آن حضرت است که از طریق وفور نعمت و برکت‌های زمینی و آسمانی تأمین‌می شود.

امیرمؤمنان(علیه السلام) درباره نعمت‌های زمین در عصر ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)‌می فرماید: «تخرجُ له الارضُ افالیذَ کبدِها و تلقی الیه سلماً مقالیدَها»;10 در زمان ظهور حضرت مهدی، زمین میوه‌های دل خود (معادن طلا و نقره) را برای او بیرون‌می ریزد و کلیدهایش را به او‌می سپارد.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( چهارشنبه 88/3/6 :: ساعت 4:0 عصر )


»» مبانی اعتقادی مهدویت

ضرورت امامت

امام شؤونی دارد [12] که از جمله ی آن ها پیشوایی و رهبری جامعه است. امامت که همان پیشوایی و جلوداری است، طرح سیاسی شیعه برای اداره ی جامعه است. در نگاه شیعه، آدمی هم چنان که مضطر به وحی است، مضطر به امام معصوم نیز هست.

این اضطرار و ضرورت از طرق مختلفی قابل استدلال است. [13] آن چه در این جا آورده می شود، نگاه به مسأله از منظر دیگری است. در این نگاه، ضرورت امامت و اضطرار به حجت از دو طریق دیگر بررسی شده است. یک، اهداف حکومت و دیگری، قلمروی حکومت.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( دوشنبه 88/3/4 :: ساعت 4:0 عصر )


»» مدعیان مهدویت در نهضت‏های سیاسی ـ اجتماعی

مدعیان مهدویت در نهضت‏های سیاسی ـ اجتماعی

محمدحسن رجبی به اعتقاد شیعیان و اغلب دانشمندان و علمای اهل سنت و نیز بر اساس واقعیت تاریخی، پس از رحلت پیامبر اسلام، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، و بویژه پس از شهادت مولای متقیان امیر مؤمنان، علیه‏السلام، اسلام از مسیر اصلی و مستقیم خود خارج شد و تعصبات نژادی و اشرافیت ایرانی و رومی، دربار خلفای مسلمان را فراگرفت و روز به روز جامعه اسلامی از شعائر اسلامی فاصله گرفت و عدالت اجتماعی رخت بربست و تفاخرات قومی و مذهبی به دنبال آن تبعیض‏های اجتماعی، سراسر جامعه اسلامی را فراگرفت.

رهایی از ظلم و جور حکام ستمگر بظاهر مسلمان و بازگشت به دوران بی‏آلایش و معنوی و مساوات اسلامی صدر اسلام، آرمان همه دردمندان مسلمان از عالم و عامی بود، اما واقعیت آن بود که پیامبر، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، رحلت کرده بود و جامعه اسلامی به دلیل سالها و قرنها دوری از زمان رسول اکرم، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، احیای آن دوران محال می‏نمود، ولی خاطره دوران کوتاه و طلایی صدر اسلام، آرمان اجتماعی همه مصلحان و رهبران نهضت‏های سیاسی ـ اجتماعی در جهان اسلام بوده است.

در این میان، شیعیان به دلیل اعتقاد به ظهور امام دوازدهم، حضرت مهدی، عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه، که از نسل پاک پیامبر و منجی دین و آیین اوست، این آرمان را نه یک رؤیا، بل واقعیت می‏دانسته و دوران سیاه ظلم و شقاوت ستمگران را ناپایدار و زودگذر می‏پنداشته و با امید به ظهور آن امام همام و پیروزی وی بر ظالمان، در انتظار گرفتن انتقام مظلومیت خود و همنوعان خویش، آرزوی «فرج» می‏کردند و آلام خود را تسکین می‏دادند.

انتظار در تاریخ شیعه و اسلام، صُور و جلوه‏های گوناگونی داشته که در این مقال به اجمال اشاره می‏شود:

1ـ انتظار توأم با صبر

پس از حملات ویرانگرانه و وحشیانه کافران مغول به ایران، و حاکمیت یافتن آنان به جان و مال و ناموس مردم، شیعیان نشانه‏های ظهور را نزدیک می‏دیدند. یاقوت حموی، مورخ معروف قرن هفتم می‏نویسد که در سالهای نخست حمله مغول، در شهر کاشان ـ از کانون‏های عمده تشیع در ایران ـ مردم شهر، هر روز هنگام سپیده‏دم، از دروازه خارج می‏شدند و اسب زین کرده‏ای را با خود می‏بردند تا حضرت مهدی، علیه‏السلام، در صورت ظهور بر آن اسب سوار شود.1 در زمان فرمانروایی سربداران نیز نظیر همین عمل در شهر سبزوار ـ که یکی از مراکز تشیع شمرده می‏شد ـ معمول بوده است و به طوری که میرخواند در روضة‏الصفا می‏نویسد:

هر بامداد و شب، به انتظار صاحب‏الزمان، علیه‏السلام، اسب کشیدندی.

حسام‏الدین محمدبن حسام کوهستانی که روستایی شاعرپیشه بود و دیرتر از عصر یاد شده می‏زیست و در حدود 875 ق. درگذشت، منظومه‏ای به نام خورشیدنامه، در مدح امیر مؤمنان و امام عصر، علیهماالسلام، تألیف کرده است.2

2ـ ادعای مهدویت

برخی از آگاهان با اطلاع از نارضایی عمومی جامعه و اعتقاد عموم شیعیان به ظهور امام زمان، علیه‏السلام، ادعای مهدویت نمودند تا با بسیج عمومی و غلیان احساسات پیروان خود، بساط ظلم و ستم را برچینند. برخی نیز اعتقادات و احساسات پاک مردم را ابزاری برای کسب قدرت خود نمودند.

در سال 665 ق. قیام بزرگ مردم فارس، تحت رهبری شیخ شرف‏الدین ـ که خود را مهدی خوانده بود ـ به وقوع پیوست که بشدّت سرکوب شد.3 در سال 845 ق. نیز قیام مشابهی در خوزستان ایجاد شد که در رأس آن سید محمد مشعشع که از شیعیان افراطی (غالی) بود، قرار داشت. وی خود را «مقدمه» ظهور امام غایب می‏خواند و پیشگویی می‏کرد که وی بزودی ظهور خواهد کرد و عدل و داد بر روی زمین برقرار خواهد شد. به گفته یکی از مورخان، حدود 000/10 نفر در زیر لوای او گرد آمدند و در محلی بین حویزه و شوشتر، علم عصیان برافراشتند و امیران و فئودالهای محلی را از میان بردند. قیام آنان موجب نگرانی امرای فارس گردید. از اینرو لشکر فارس به قصد سرکوب وی آمد اما چون پیروان مشعشع، «فدایی» او بودند و مرگ را بر زندگی ترجیح می‏دادند، مردانه پایداری کردند و لشکر فارس شکست خورد.4 گذشته از شیعیان امامیه (اثنی عشریه) و سرزمین ایران، نهضت‏های سیاسی ـ اجتماعی متعددی توسط شیعیان غیر امامیه و نیز اهل سنت، بر ضد دولتهای وقت به وقوع پیوست که رهبران آنها، داعیه مهدویت داشته‏اند که غالباً از پایگاه اجتماعی نیرومند و حمایتهای وسیع مردمی برخوردار شدند که باختصار به آنها اشاره می‏شود:

1ـ عبداللّه‏ بن میمون (م. 251 ق.)، از اعراب خوزستان بود. وی به مقام «داعی» اسماعیلی نایل شد و از طرف امام مستور (امام زمان)، در خوزستان دعوت و تبلیغ می‏کرد. او ناگزیر پنهان شد و نخست در بصره پناهگاهی جست و سپس به سلامیه (در سوریه) گریخت و در آنجا به تبلیغ پرداخت و مبلغانی به اطراف گسیل کرد. آنان به مردم می‏گفتند که بزودی امام مستور (صاحب‏الزمان)، مهدی موعود، ظهور خواهد کرد.

2ـ در فاصله قرنهای سوم و چهارم هجری در سوریه (شامات)، داعیان اسماعیلی شایعاتی منتشر کردند که مهدی، علیه‏السلام، ظهور کرده و همان عبیداللّه‏، امام اسماعیلی است که نامش تا آن اواخر مستور بوده است. مسلم است که عبیداللّه‏ خواست از قرمطیان در عراق و سوریه استفاده کرده، قدرت را در دست گیرد. وی در سال 287 ق. در رأس قیام سوریه قرار گرفت و پس از سرکوب قیامش همرزمان و همفکران خود را به دست سرنوشت خاطره دوران کوتاه و طلایی صدر اسلام، آرمان اجتماعی همه مصلحان و رهبران نهضت‏های سیاسی ـ اجتماعی در جهان اسلام بوده است.

گذشته از شیعیان امامیه (اثنی عشریه) و سرزمین ایران، نهضت‏های سیاسی ـ اجتماعی متعددی توسط شیعیان غیر امامیه و نیز اهل سنت، بر ضد دولتهای وقت به وقوع پیوست که رهبران آنها، داعیه مهدویت داشته‏اند.

سپرد و در میان لعنت و نفرین ایشان به مصر گریخت (289 ق.) و از آنجا راهی مغرب (مراکش) شد.

مدتها بود که در مغرب، وقایع سیاسی بسیار مهمی جریان داشت. در سال 282 ق. از مرکز اسماعیلی سلامیه، مبلّغی جدّی و بلیغ به نام ابوعبداللّه‏ شیعی ـ که اصلاً از سرزمین یمن بود ـ بدانجا گسیل شده بود. وی نخست محتسب بصره بود و پس از آن به اسماعیلیه پیوسته بود. او در تونس از نارضایی بربرها از سیاست داخلی دودمان محلی اغالبه (184ـ297 ق.) استفاده کرد. بربران در 297 ق. قیام کردند و سلطنت اغالبه را سرنگون ساختند. ابوعبداللّه‏ در اوایل زمستان 298 ق. در شهر رقاده به سمت امامت و خلافت، اعلام، و امیرالمؤمنین و «مهدی» نامیده شد.

3ـ در فاصله قرن های سوم و چهارم هجری، رهبران قیامهای قرمطی یعنی حمدان قرمط و عبدان گویا، از طرف رئیس پنهانی فرقه که «صاحب‏الظهور» نامیده می‏شده و محل اقامتش مجهول بوده، عمل می‏کردند. پس از تأسیس دولت قرمطیان در بحرین (286 ق.) که مرکز آن شهر لحسا بوده، ابوسعید حسن الخبابی که گویا از طرف «صاحب‏الظهور» یا رئیس مخفی فرقه به آنجا گسیل شده بود، در رأس آن قرار گرفت. وی عملاً در حکومت خویش کمال استقلال را داشت.

4ـ محمد بن عبداللّه‏ تومرت، معروف به مهدی اهرعی، مکنّی به ابوعبیداللّه‏، که اصل او از جبل‏السوس در انتهای مغرب (مراکش) بود به سرزمینهای شرقی سفر کرد و به عراق رفت و از ابوحامد محمد غزالی و دانشمندان دیگر دانش آموخت و به زهد و پرهیزگاری و تقوا شهرت یافت. سپس به مصر و شمال افریقا رفت و سرانجام در مغرب سکونت گزید و دولت بزرگی در اوایل قرن ششم تأسیس کرد که به دولت عبدالمؤمن شهرت یافت.5 5ـ عباس فاطمی که در اواخر سده هفتم هجری در مغرب ظهور کرد و خود را مهدی نامید و هواداران زیادی دور خود جمع کرد و کارش بالا گرفت و شهر مانس را تصرف کرد و بازار شهر را سوزاند و عاملان خود را به اطراف و اکناف فرستاد لکن پیش از آنکه دولتی تشکیل دهد کشته شد و دعوی او پایان یافت.6 6ـ محمدمهدی سنوسی که در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی / سیزدهم هجری در مغرب ادعای مهدویت کرد. اصل او از جبل سوس بود. پدرش شیخ محمد در ناحیه جغبوب (جربوب)، نزدیک واخه‏سیوا اقامت داشت و علاوه بر آنجا ـ که مقر اصلی او بود ـ نزدیک به 300 زاویه در بلاد مغرب دایر کرده بود که به نشر تعالیم او می‏پرداختند. وی پیش از وفات خود اشاره کرده بود که مهدی منتظر بزودی ظهور خواهد کرد. و شاید پسرش باشد و ظهور او در آخر قرن سیزدهم خواهد بود. مهدی، مردی خردمند، مقتدر و سخت‏کوش بود و از کرامات مشهور او خیمه‏ای جادویی بود که در جنگها همراه می‏برد و پیروانش معتقد بودند که آن خیمه، هیچگاه از ذخایر و آذوقه تهی نمی‏شود.

7ـ محمد احمد سودانی، معروف به مهدی سودانی (1848 ـ 1885 م. / 1264 ـ 1292 ق.) از مهمترین و معروفترین مدعیان مهدویت بود. وی از قبیله دناقله بود و در سودان به دنیا آمد. پدرش عبداللّه‏ نام داشت و به قایق‏سازی مشغول بود. محمد احمد به تعلیم علوم دینی پرداخت و در ضمن مراتب طریقت را نیز گذراند و با نرمخویی، تیزهوشی و سخنوری خود و از همه مهمتر زهد و تقوای خویش که زبانزد همگان بود، مردم را به خود جذب کرد. او به امر به معروف و نهی از منکر پرداخت و مردم را به رعایت موازین شرعی دعوت نمود و در سال 1881 م./ 1297 ق. که زمینه دعوت خود را مهیا دید ادعای مهدویت کرد و خود را همان مهدی منتظر، علیه‏السلام، نامید. آنچه موجب دعوی محمد احمد گردید به طور عمده به این شرح است:

الف) انتظار اکثر مسلمانان و از آن جمله مردم سودان برای ظهور گذشته از شیعیان امامیه (اثنی عشریه) و سرزمین ایران، نهضت‏های سیاسی ـ اجتماعی متعددی توسط شیعیان غیر امامیه و نیز اهل سنت، بر ضد دولتهای وقت به وقوع پیوست که رهبران آنها، داعیه مهدویت داشته‏اند.

مهدی، علیه‏السلام؛ ب) اعتقاد شیوخ قبایل و فقهای سودان بر اینکه مهدی، علیه‏السلام، از میان آنان ظهور خواهد کرد و این عقیده خود را به روایاتی از ائمه حدیث (اهل سنت) مستند می‏کردند؛ ج) دریافت مالیات سنگین از مردم سودان که همراه با فشار، آزار و توهین به مالیات دهندگان بود. حتی از زنان و کودکان سودانی، مالیات گرفته می‏شد. مردم سودان سالانه سه بار مالیات می‏پرداختند. یک بار برای فرماندار، یک بار برای قاضی و یک بار برای مأموران مالیات، کشاورزان برای کشت گندم، استفاده از آب نیل و قایقرانی در نیل نیز مالیات می‏دادند و خانه‏های کسانی که در پرداخت این مالیات‏ها تأخیر می‏کردند سوزانده می‏شد؛ د) خرید و فروش مردم سودان به عنوان «برده»، تجارت پردرآمدی برای تجار سودانی بود. صدها هزار نفر از جوانان سودانی به عنوان کارگر و خدمتگزار به قیمت نازلی خریداری شده و با قیمت گزافی فروخته می‏شدند و به کارهای شاق و طاقت‏فرسا در سرزمینهای دوردست می‏پرداختند. مأموران دولتی از تجار برده، مالیات گزافی می‏گرفتند و پس از آنکه تجارت برده منسوخ شد آنان همچنان از تجار مزبور، مالیات مطالبه می‏کردند. وقتی دعوت محمد احمد سودانی گسترش یافت، تجار ناراضی سودانی دعوت او را لبیک گفته و در تقویت او کوشیدند.

مهدی سودانی چند بار با نیروهای مصری ـ انگلیسی جنگید و آنان را شکست داد و شهر خارطوم را به تصرف خود درآورد و دولت مستقلی تشکیل داد. مهدی سودانی با قدرت تمام به سازماندهی حکومت خود پرداخت و امور کشور را به سه بخش لشکری، مالی و قضایی تقسیم کرد و فرماندهی لشکر را به خلیفه خود، عبداللّه‏ تعایشی سپرد. او از طریق اخذ زکوة، فطریه و عشریه کشور را اداره می‏نمود و در اجرای شریعت سختگیر بود. او پیش از مرگ در 21 ژوئن 1885، عبداللّه‏ تعایشی را به جانشینی خود برگزید و از همگان خواست تا با او بیعت کنند.7 8ـ و بالاخره در ایران نیز در سال 1262 ق. یکی از شاگردان سیدکاظم رشتی به نام سید علی‏محمد شیرازی خود را نماینده (باب) امام زمان، علیه‏السلام، دانست و پس از اینکه گروهی به او گرویدند، دعوی مهدویت کرد. علما با ادعای پوچ او مخالفت نمودند. و با فشار آنها در جلسه مناظره شرکت کرد اما از پاسخهای اولیه درماند و پس از آنکه چوب مفصلی خورد توبه کرد و آزاد شد اما بار دیگر دعوتش را ادامه داد و سپس دستگیر و در قلعه چهریق زندانی گردید. پیروانش با حمایت سفرای روسیه و انگلستان در گوشه و کنار کشور شورش ضد دولتی به راه انداختند. اما این شورشها با هوشیاری و مقاومت مردم و همکاری قشون دولتی سرکوب گردید و باب نیز اعدام شد. بدین ترتیب دعوی باب که می‏رفت تا کشور را به هرج و مرج و دودستگی و نهایتاً تجزیه بکشاند در نطفه خفه گردید.8

________________________________________

1. به نقل از: ای. پ. پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ترجمه کریم کشاورز، تهران، پیام، چاپ سوم، 1351، ص15 و 16.

2. همان، ص16.

3. همو، اسلام در ایران، ترجمه کریم کشاورز، تهران، پیام، چاپ چهارم، 1354، ص373.

4. همان، ص380 و 381 و نیز رجوع شود به کتاب مشعشیان، نوشته احمد کسروی.

5 و 6. جرجی زیدان، مشاهیرالشرق فی‏القرن التاسع عشر، جزء اول، ص61ـ63.

7. برای اطلاع بیشتر از شرح حال مهدی سودانی رجوع شود به منبع فوق، ص61ـ115، تاریخ سودان.

7. برای اطلاع بیشتر از شرح حال مهدی سودانی رجوع شود به منبع فوق، ص61ـ115، تاریخ سودان.

8. برای اطلاع از دعاوی باب، رجوع شود به فتنه باب، نوشته اعتضاء السلطنه که کمی پس از رفع آن فتنه نوشته است.

منبع: تبیان



نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( یکشنبه 88/3/3 :: ساعت 11:0 صبح )
<      1   2      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آشنایی اجمالی با امام زمان(عج)
آشنایی اجمالی با امام زمان(عج)
محتوای فیلم موهن علیه پیامبر چیست؟
انصار و یاران منجی موعود
نگاهی گذرا به برخی ویژگیهای دوران پس از ظهور
نشانههای حتمی خیلی وقت است که اتفاق افتاده!
رهیافتی به فلسفة قیام حسینی و پیوند آن با انقلاب مهدوی
از انتظار تا اجتهاد
آینده منتظر
انتظار و سازندگی اجتماعی
[عناوین آرشیوشده]

قالب وبلاگ


>> بازدید امروز: 17
>> بازدید دیروز: 61
>> مجموع بازدیدها: 419101

» درباره من

مهدویت

» پیوندهای روزانه

پایه نگهدارنده موبایل
درسهای از قران [1]
سحا مارکت [1]
گنجینه ابزار طراحی اسلامی و مذهبی [3]
کانون مهدویت دانشکده اصول دین دزفول [43]
ائمه اطهارسلام الله علیها [4]
یا غیاث المستغیثین [12]
قرآن معجزه ای جاوید و درسهای از قرآن [15]
کاملترین بانک طرح توجیهی و اقتصادی [2]
شغل, استخدام, کاریابی [19]
جنبش وبلاگی حمایت از مسلمانان مظلوم میانمار [7]
جنبش وبلاگی حمایت از مسلمانان مظلوم میانمار [6]
اولوالالباب ( صاحبان خرد ناب ) [4]
ترتیل صوتی کل قرآن با صدای استاد منشاوی [18]
مرکز توسعه وبلاگهای دینی خراسان جنوبی [8]
[آرشیو(15)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
انتظار خورشید[2] . زمینه‌سازی برای ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی[2] . آشنایی اجمالی با امام زمان(عج)[2] . خانه مهدى (عج) کجاست؟[2] . راه امام خمینی (رحمه الله) طریق نجات از ظلمات آخر الزمانی[2] . رهیافتی به فلسفة قیام حسینی و پیوند آن با انقلاب مهدوی . آسیب شناسى مهدویت . خانه مهدى (عج) کجاست؟ 2 . خبرگزاری فارس . دوازدهمین پیشوای معصوم . آغاز عصر غیبت . آیا جهان، آینده ای هم دارد؟ . آینده منتظر . آینده و جهانی شدن در جامعه مهدوی . از انتظار تا اجتهاد . اصول جامعه مهدوی . امام مهدی(ع) مظهر کمال علم و دانش بیست و هفت حرف (بیست و هفت . امام مهدى(عج) پیام‏آور عدالت . سازندگی اجتماعی . شعری برای مسلمانان میانمار که مظلومانه کشته می‌شوند . صدقه برای وجود مقدس ولی‌عصر(ع) . صلوات و دعا برای فرج آل محمد (ص) . ضرورت طرح مباحث مهدویّت . ضرورت طرح مباحث مهدویّت2 . علیه پیامبر . فرج بعد از شدت . فرهنگ انتظار . فیلم موهن علیه پیامبر . فیلمسازان آمریکایی مهدویت را نشانه گرفته اند . مبارزه با نسل کشی در میانمار . محتوای فیلم موهن . محتوای فیلم موهن علیه پیامبر چیست . معجزه اراده ها در تحقق ظهور . مهدویت . مهدویت در کلام امام محمد باقر علیه السلام بیشترین روایات و اخب . مهدویت و فرقه هاى انحرافى . مهدویت و فرقه هاى انحرافى 2 . نشانه‌های حتمی خیلی وقت است که اتفاق افتاده! . نگاهی گذرا به برخی ویژگی‌های دوران پس از ظهور . واکنش حزب حرکت ناسیونالیست ترکیه به کشتار مسلمانان در میانمار . وجود امام مهدى علیه السلام از دیدگاه عقل امام مهدی (ع) . ولایت امام مهدى علیه السلام امام مهدی (ع) . ویژگیهاى تبلیغى قرآن درباره موعود آخرالزمان . کارکردهای انتظار برای فرد منتظر . کرامات امام زمان (عج) در جبهه‌ها . انتظار عاشورایی . انتظار و چشم انداز آینده . انتظار و سازندگی اجتماعی . انصار و یاران منجی موعود . او هم از من انتظار دارد . برکت انتظار شکوفایی . جنبش وبلاگی . جنبش وبلاگی مبارزه با نسل کشی در میانمار . جهانی سازی مهدوی و مخالفانش . چگونگى غیبت امام زمان (ع) . چهل حدیث گهربار منتخب . حالا میانمار، ضجه‌ای آشنا می‌زند . حضرت مهدی ـ علیه السلام . حضرت مهدى (عجّ) در نگاه سبط اکبر(ع) . حکومت آینده‌ی جهان .
» آرشیو مطالب
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
تیر 91
دی 89
اسفند 88
تیر 88
خرداد 88
اردیبهشت 88
فروردین 88
مرداد 91

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
حقیقت در دنیای مجازی
لحظه های آبی( دلسروده های فضل ا... قاسمی)
آزاد
دل نوشته ها
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
سایت تبیان
هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند)
ماهساچ
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
چانه
قران
پوشاک مردانه و زنانه، لباس های روز آقایان و خانم ها
کارواش خانگی همه کاره جت مینی
هسته گیر آلبالو
سیب خیال
آنلاین گلچین
خرید آنلاین=تخفیف
اسپایکا
میرسالار
سورپرایز
برلیان
****شهرستان بجنورد****
مشاور
بامیلو
روانشناسی آیناز
وبلاگ بایدهلو باشد
سلحشوران
یادداشتها و برداشتها
farzad almasi
.: شهر عشق :.
جهاد ادامه دارد...
سامع سوم
عکس های زیبا و دیدنی از دنیای پرندگان
ابـــــــــــــــــــــــــــــــــــــرار
گیاهان دارویی
مدرسه ابتدایی پسرانه غیر دولتی امام هادی (ع) سبزوار
مجموعه بیانات رهبر معظم
منتظر شما
فروش نرم افزار آموزشی و راهنمای تحصیل و تست زن
عمو همه چی دان
فتو بلاگ
پرسش مهر
ســـــــــرزمـــــــیـــن آهــــــن
کارون
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
نوری چایی_بیجار
روان شناسی psycology
تبادل نظر
وای ندیدید شما ا!!!!!!!

مجموعه مقالات رایانه MOGHALAT COMPUTER
چرا اینجوری؟
عدالت جویان نسل بیدار
مقالات روان شناسی
کودکان استثنایی
جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira
یوزر آنتی ویروس و مسابقات تبیان و راسخون و قرآنی
شناختی
روان شناسی کودکان استثنایی
عشق سرخ
نور الهی
مذهب عشق
حجت الاسلام و المسلمین استاد عبدالکریم عابدینی
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
حفاظ
روان شناسی و اتیسم
گوناگون و زیبا
زندگی یعنی فریناز
عکس
حیاتی تازه
* امام مبین *
کتابخانه دیجیتال روانشناسی
جنبش قطره سرگشته
پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز
دکتر علی حاجی ستوده
کتاب الکترونیکی
کافه تـــــــــرانزیت
کشکول
روان شناسی
جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira
انا مجنون الحسین
عوامل پیشرفت ،راه‌های پیشرفت و موانع پیشرفت چیست ؟ عکس جالب
مریم
mled.parsiblog.com
اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای
حـــقـیــقـت کده
.: بادکنک سبز :.
نحن اقرب من حبل الورید
اگه احمدی نژاد 50 کیلو وزن داره 45 کیلوش جیگره
دکتر علی حاجی ستوده
فرزندان افغانستان
طوفان در پرانتز
عکس پرنسس خشگله
پرسش مهر 10
پارس دانلود
سوپر لینکستان لیندا
هر چی که بخواهی هست
مقالات اختلالات رفتاری و روانی...
آرامش و اختلالات و مشکلات
جکستان . عکاسخانه
راهی دیار عشق
نرم افزار زبان های خارجی انگلیسی آلمانی فرانسوی عربی اسپانیایی
جستجو کردی نبود کلیک کن اینجا هست؟!!!!
کلاهبردران، معرفی کلاهبرداران و شیادان و شگردها و شماره تلفن شان
فرهنگی وهنری ودانشجویی ودوست یابی وتجاری واقتصادی وعلمی وشعر
فانوس
در تمنای وصال
مشاوره و مقالات روانشناسی
عکس و پیامک و دانلود بازی و نرم افزار
دل بارانی
فیلم، کارتون، سریال، موسیقی، پاپ، ایرانی
نرم افزارهای، مالی، اداری حسابداری، انبارداری،
لوازم بهداشتی آرایشی،عطر ، آدکلن ، لوازم لاغری و کرم
نرم افزارهای، بازی، سرگرمی،حادثه ای، اتومبیلرانی،فکری، ورزشی
هتل دانلود
سکوت نیمه شب
کالای بیستِ بیست در فروشگاه بیست وای بیست
کوچک های بزرگ
دهکده مجازی ...
دختر غریب ، پایگاه عکس های جدید
سانسور سریال افسانه جومونگ
گرانترین فروشگاه، بهترین خرید بهترین یادگاری
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
چگونه خدمتگذار خوبی باشیم
رویای معین
عکاسخانه
عکس های توپ گلها همه آفتاب گردانند
آرامش و مشکلات زندگی ؟؟؟؟
پیچیدگی سکوت
متفاوت
دستنوشته های بی بی ریحانه
**** نـو ر و ز*****
فرهنگی هنری، عکس، مدل لباس، مانتو، ژاکت، سارافون دخترانه و زنانه
روان شناسی
جای دستمال کاغذی ماشین
هایپرمارکت
نمونه سوالات دروس پیش دانشگاهی و متوسطه کلیه رشته ها
چالش
پد ضد عرق Underarm shild
بیتوته
آموزش ساخت جعبه هدیه، آموزش گل سازی، گل بلندر
شمع سازی و چشم های متحرک زیبا و فانتزی
روان شناسی مثبت گرا
دیجی فروش
دیجی مارکت
با یِ لبخند ملیح
رومیزی ترمه گل
جغجغه‌
دیجی بازار
گل بهشتی
دیجی بازار
از ماست که برماست
سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنیdr.sokhani stamp
تاپروانه شدن"""
روان شناسی * 心理学 * psychology
ما تا آخرایستاده ایم

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان













طراح قالب