در روایتى از رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله مىخوانیم: «الائمة من بعدى اثنا عشر اولهم انتیا على و آخرهم القائم الذى یفتح الله تعالى ذکره على یدیه مشارق الارض و مغاربها; (3) پیشوایان پس از من دوازده نفرند; اولین آنها تو هستى اى على، و آخرین آنها قائم است; همو که خداوند به دست او مشرقها و مغربها [کنایه از تمامى کره زمین] را فتح خواهد کرد .»
اگر چه امید به آمدن مصلح جهانى در افکار و عقاید تمامى اقوام و ملل ریشه دارد و کم و بیش به گونههاى متفاوت در همه جا مطرح بوده است، اما در تفکر شیعى انتظار فرج و حاکمیت آن موعود به طور روشن و شفاف مطرح است; به گونهاى که آن امام منتظر و آن منجى نهایى را زنده مىدانند و اعتقاد دارند روزى به فرمان خداوند خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد .
از اینرو، مفهوم «غیبت» و «انتظار فرج» نزد شیعه دوازده امامى مفهومى است متفاوت با دیگر ادیان و مذاهب و مکتبها .
همانگونه که اشاره شد یکى از مفاهیمى که از همان ابتدا در ارتباط با مهدویت و ظهور منجى آخرین پدید آمد و در شمار عقاید دینى بسیارى از شیعیان در آمد مفهوم «حکومت واحد جهانى» است; به این معنا که با ظهور امام غایب، اسلام که تنها دین الهى و کامل و داراى شریعت جامع است، مقبول همگان خواهد شد و در آن زمان، ستمگران و جباران از مسند قدرت به زیر کشیده خواهند شد و پس از آن حکومت جهانى اسلام با زعامت و رهبرى مستقیم آخرین امام معصوم و عادل بر پا خواهد شد و عدالتبر بنیاد دیانت و اخلاق در مقیاسى جهانى اجرا خواهد گشت .
در برخى از آیات قرآن به این حاکمیت اشاره شده است . همه آیات مربوط به جهانى بودن دین اسلام مؤید این معناست . بى تردید، زمانى فرا خواهد رسید که تنها دین حاکم بر جهان، اسلام خواهد بود .
جهانى بودن دین اسلام و عدم اختصاص آن به قوم یا منطقه خاصى، از ضروریات این آیین الهى است و حتى کسانى که ایمان به آن ندارند مىدانند که دعوت اسلام، همگانى بوده، و به منطقه جغرافیایى خاصى محدود نبوده است .
افزون بر این، شواهد تاریخى فراوانى وجود دارد که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به سران کشورها مانند قیصر روم و پادشاه ایران و فرمانروایان مصر و حبشه و شامات و نیز به رؤساى قبایل مختلف عرب و ... نامه نوشتند و به سوى آنان پیک ویژه گسیل داشتند و همگان را به پذیرفتن این دین مقدس دعوت کردند و از پیامدهاى وخیم کفر و روى گردانى از اسلام، بر حذر داشتند . اگر دین اسلام جهانى نبود چنین دعوتى عمومى انجام نمىگرفت و سایر اقوام و امتها هم براى عدم پذیرش، عذرى مىداشتند . (4)
بنابر این مبانى و مقدماتى که ناگزیر به آرمان حکومت واحد جهانى شیعى منجر مىشود، از این قرار است:
1 . جهانى بودن رسالت اسلام
همه مسلمانان بر این باورند که اسلام، آخرین حلقه از سلسله طولانى نبوت است و از هر جهت کاملترین و جامعترین دین مىباشد و تا روز قیامت نیز بشر را از هر جهت کفایتخواهد کرد . روزى فرا خواهد رسید که اسلام، تمامى آدمیان و پیروان ادیان را پیرو و مطیع خود خواهد کرد و بدین ترتیب، جهان در تسخیر آموزههاى بلند و آسمانى اسلام در خواهد آمد .
قرآن مجید این حقیقتسترگ را این گونه تصویر کرده است:
- «ان الدین عندالله الاسلام» ; (5)
«در حقیقت، دین نزد خداوند، همان اسلام است .»
- «و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه» ; (6)
«و هر که جز اسلام، دینى [دیگر] جوید، هرگز از وى پذیرفته نشود .»
- «الیوم اکملت لکم دینکم» ; (7)
«امروز دین شما را برایتان کامل گردانیدم .»
- «ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین» ; (8)
«محمد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست; ولى فرستاده خدا و خاتم پیامبران است .»
- «و هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کله» ; (9)
«او کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند .»
با بهرهگیرى از این سخنان نورانى، مسلمانان به حقانیت، جامعیت، خاتمیت، جهانشمولى، و سرانجام جهان گسترى و پیروزى و غلبه نهایى دین اسلام دستیافتهاند .