ملاقات با امام مهدی علیه السلام در غیبت کبرا
امام مهدی (ع) - مکتب مهدویت
پرسش : آیا تشرف به لقای امام زمانعلیهالسلام در عصر غیبت کبرا ممکن است؟
پاسخ : آری، زیرا مقتضی موجود ومانع در این زمینه مفقود است:
الف. امّا وجود مقتضی رؤیت این است که در عصر غیبت کبرا مصلحت بر آن است که هر از چند مدّتی حضرت خودش را به برخی از مردم وبزرگانی که سخنشان مورد قبول است، نشان دهد تا مردم به وجود او اطمینان پیدا کرده وطولانی شدن غیبت، سبب انکار وجود حضرت نگردد، زیرا تنها دلیل وبرهان -خصوصاً برای عوام مردم- موجب اطمینان ویقین به وجود امام زمان (ع) نیست. ولذا بزرگان دستور میدهند که قصه تشرفهای بزرگان به خدمت امام زمان (ع) را برای مردم بازگو کنید که این به نوبه خود مردم را دلگرم کرده وبه آنها روحیه وامید میدهد، وبر اعتقادشان نسبت به وجود حضرت میافزاید، زیرا قویترین دلیل بر امکان شئ، وقوع آن است.
ب. ونسبت به موانع، هیچ مانع ومحذور شرعی وعقلی در تشرّف به ملاقات حضرت نیست. در مباحث بعد به برخی موانع میپردازیم.
پرسش : چه کسانی از علما قائل به جواز وامکان تشرّف بودهاند؟
پاسخ : عموم علمای شیعه از قدما ومتأخرین قائل به امکان رؤیت وتشرف به لقای حضرت مهدی (ع) در عصر غیبت کبرا بودهاند. اینک به برخی از کلمات آنها اشاره میکنیم:
1 - سید مرتضی؛
«ما قطع نداریم که دست کسی به امام نمیرسد وبشر نمیتواند او را ملاقات کند، این امری غیر معلوم است که راهی بر قطع به آن نیست». آن گاه میگوید: «اگر گفته شود که علت استتار امام، خوف از ظالمین وتقیه از معاندین است، در جواب میگوییم: این علت در حقّ اولیا وشیعیانش نیست، پس واجب است که برای آنها ظاهر گردد...».( تنزیه الانبیاء، ص 184-182)
2 - شیخ طوسی؛
«ما تجویز میکنیم که بسیاری از اولیا وقائلین به امامت او به خدمتش رسیده واز او نفع ببرند».( کلمات المحققین، ص 533)
3 - سید بن طاووس؛
وی خطاب به فرزندش میگوید: «راه به سوی امامت باز است برای کسی که خداوند -جلّ شأنه- اراده کرده تا به او عنایت ونهایت احسان کند».( کشف المحجة، ص 154و143)
ونیز در جایی دیگر میگوید: «گر چه امام الآن از جمیع شیعیان غایب است ولی ممتنع نیست که جماعتی از آنان به ملاقات حضرت مشرّف شده، از گفتار وکردار ایشان استفاده کنند واز دیگران کتمان نمایند...».( الطرائف، ص 185)
4 - آخوند خراسانی؛
او در مبحث اجماع میگوید : «...گرچه احتمال تشرف برخی از افراد صالح واوحدی به خدمتش، داده میشود، واحیاناً او را نیز میشناسند».( کفایة الاصول، ج 2، ص 291)
5 - محقّق نائینی؛
او نیز در مبحث اجماع میگوید: «وامّا در زمان غیبت، عادتاً رؤیت حضرت ممکن نیست. آری، گاهی در زمان غیبت برای اوحدی وافراد صالح، تشرّف به خدمت حضرت وگرفتن حکم از ایشان امکانپذیر است».( فرائد الاصول، ج 2، مبحث اجماع)
پرسش : آیا رؤیت وملاقات حضرتعلیهالسلام در عصر غیبت با حکمت غیبت منافات دارد؟
پاسخ : برخی میگویند: ملاقات در عصر غیبت با حکمت غیبت ومقتضای آنکه قطع رابطه به شکل عمومی است منافات دارد. غرض از غیبت این است که حضرت از عموم مردم غایب باشد وکسی از او اطلاع نداشته باشد.
حکمت ومقتضی غیبت نسبت به کلّ افراد است یعنی قرار نیست که همه بتوانند به خدمت حضرت شرفیاب شوند، واین منافات ندارد با اینکه برخی به جهت مصالحی خاص بتوانند شرفیاب حضور شوند.
پرسش : در صورت امکان رؤیت در عصر غیبت کبرا، چه فرقی بین این غیبت با غیبت صغرا است؟
پاسخ : در دوره غیبت صغرا امام زمان (ع) به کلّی از دیدهها پنهان نبود، بلکه با وکلا وسفیران خاصّش در تماس بوده، وگاهی سفیران آن حضرت ملاقات برخی از افراد را با امام مهدی (ع) ترتیب میدادند. ولی در عصر غیبت کبرا ملاقاتها به این نحو سازماندهی نشده است، بلکه در صورت ضرورت، خود حضرت به دیدار برخی آمده واز وجود حضرت بهرهمند میشوند.( الغیبة، طوسی، ص 216)
پرسش : مطابق توقیع امام زمانعلیهالسلام به علی بن محمد سمری،آیا در عصر غیبت کبرا ملاقات حضرت ممنوع است؟
پاسخ : برخی در استدلال بر عدم امکان تشرف به ملاقات حضرت مهدی (ع) در عصر غیبت، به توقیع حضرت به علی بن محمّد سمری تمسّک کردهاند، زیرا در ذیل آن چنین آمده است: «ألا فمن ادّعی المشاهدة قبل خروج السفیانی والصیحة فهو کذّاب مفترٍ...»؛ «...آگاه باش! پس هر کس قبل از خروج سفیانی وصیحه، ادعای مشاهده کند پس او بسیار دروغگو وتهمت زننده است...».( بحارالأنوار، ج 52، ص 151)
پاسخ:
1 - کسی اطلاق این روایت را قبول نکرده ولذا جماعت بسیاری از علما وصلحا قضیه تشرف خود را بر دیگران نقل کردهاند.
2 - درتوقیع، ادّعای مشاهده تکذیب شده ومشاهده عبارتاست از دیدن با شناخت، در حالی که میدانیم: غالب دیدارها با شناخت در مرحله اوّل همراه نبوده است.( مفردات راغب، ص 267)
3 - ممکن است که مقصود از ادعای مشاهده خصوصاً با وجود مدعیان دروغین نیابت وسفارت در عصر صدور این روایت، ادعای مشاهده ورؤیت وملاقات با حضرت به عنوان نایب خاص باشد، که حضرت به طور اکید در عصر غیبت کبرا نیابت خاص را نفی میکند، خصوصاً به قرینه آنکه در توقیع شریف آمده است: «وزود است که در میان شیعیانم کسانی پیدا شوند که ادعای مشاهده نمایند...».
4 - شیخ طوسی؛ با آنکه این توقیع را نقل کرده ولی خودش به عموم آن عمل نکرده وقائل به امکان رؤیت برای افراد صالح امّت است.
5 - ممکن است که مراد از مشاهده، دیداری باشد که بر آن آثار مترتب گردد. ودر حقیقت، حضرت درصدد آن است که ترتّب اثر را از این ملاقاتها وسخنهایی که در آنها بوده برطرف نماید.
همان گونه که در روایتی میخوانیم: «اگر پنجاه نفر نزد تو قسم بر ضدّ کسی خوردند، ولی آن شخص خلاف آن را گفت، او را تصدیق کرده وآن پنجاه نفر را تکذیب کن» این به معنای عدم ترتّب اثر بر قسم پنجاه نفر است.
6 - روایت، بر فرض صحّت سند، مفید ظن است، در حالی که قضایای تشرفات به حدّی است که انسان را به یقین میرساند.
7 - ممکن است که مقصود از مشاهده در توقیع شریف، ادعای مشاهده اختیاری باشد، به این معنا که رؤیت در عصر غیبت کبرا اختیاری نیست، بلکه هر کس را که ما صلاح دانستیم او را به شرف لقای خود مفتخر میسازیم.
8 - توقیع، خبر مرسل است ولذا از حیث سند ضعیف میباشد.
پرسش : آیا قبول امکان ملاقات در عصر غیبت، سبب رواج مدعیان دروغین وعوامفریبی نمیشود؟
پاسخ : اگر بر امکانِ موضوعی در خارج ادله قطعی وجود دارد، نمیتواند به جهت مشکلاتی که در برخی موارد پدید میآید آن را انکار کرد، بلکه این وظیفه علما است که مردم را ارشاد کرده، از افراد شیاد وحیلهگر وعوام فریب بر حذر دارند.آیا میتوان به مجرّد اینکه عدهای ادّعای دروغین نبوت کردهاند، اصل نبوت را انکار نمود؟
پرسش : آیا میتوان طبق قاعده سدّ ذرایع، ادعای ملاقات با حضرت را دروغ دانست؟
پاسخ : اهل سنّت معتقدند راههایی که به حرام منجر میشود را باید به طور مطلق مسدود نمود. وبه تعبیر دیگر، مقدمه حرام مطلقاً وبه طور کلّی حرام است، این را قاعده سدّ ذرایع میگویند.
ولی در جای خود به اثبات رسیده که مقدمه حرام همیشه حرام نیست، بلکه برای کسی حرام ودر مواردی حرام است که به طور حتم وقطع، امری منجر به حرام گردد.
در مورد ادّعای ملاقات، اگر در جایی این ادعا منجر به انحراف برخی گردد، نقل آن حرام است. ولی در عموم خبرها چنین نیست، بلکه نقل آنها باعث تقویت ایمان مردم به حضرت خواهد شد، اگر چه ممکن است برخی سوءاستفاده کرده وهوس چنین ادعاهایی نمایند، ولی وظیفه علما است که در مقابل این گونه افراد ایستاده ومردم را از مقاصد شوم آنها مطلع سازند.
پرسش : مطابق برخی از روایات، حضرت مهدیعلیهالسلام در عصر غیبت شناخته نمیشود، پس آیا رؤیت ممکن نیست؟
پاسخ : برخی برای استدلال بر عدم امکان رؤیت در عصر غیبت کبرا به روایات خاصی تمسک کردهاند از جمله آنکه در روایت آمده است: «ولکن حجت مردم را میشناسد ولی آنان او را نمیشناسند». ونیز در روایتی آمده است: «او مردم را میبیند ولی مردم او را نمیبینند».
پاسخ:
1 - نفی در این گونه روایات نسبت به عموم مردم است ولذا منافاتی با رؤیت ومعرفت برخی از افراد ممتاز ندارد.
2 - روایت دوّم در مورد حجّ است ولذا عمومیت ندارد.
3 - مقصود از عدم رؤیت در روایت دوم به قرینه «لا یعرفونه» که در روایت اوّل آمده، نشناختن است، خصوصاً آنکه در روایت، حضرت مهدی (ع) به حضرت یوسف تشبیه شده است که مردم او را میدیدند ولی نمیشناختند.
پرسش : آیا امتحان مردم در عصر غیبت با قول به ملاقات منافاتی ندارد؟
پاسخ : برخی میگویند: قرار است که شیعیان در عصر غیبت با ندیدن امامشان امتحان شوند واین با ادّعای ملاقات در این عصر منافات دارد.
امتحان شیعه به لحاظ عموم افراد جامعه شیعی است ولذا منافاتی با ملاقات برخی از بزرگان واهل تقوا به جهت مصالح خاص ندارد.
پرسش : چه کسانی به ملاقات حضرت در غیبت کبرا مشرّف شدهاند؟
پاسخ : کسانی که در غیبت کبرا به لقای حضرت مشرف شدهاند را نمیتوان شمارش کرد، زیرا برخی از آنها ناشناخته مانده وکسانی هم که شناخته شدهاند چندان زیاد هستند که شمارش آنها دشوار است، ولی از باب نمونه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1 - سید بن طاووس؛.( مهج الدعوات، ص 296)
2 - علامه حلّی؛.( مجالس المؤمنین، ج 1، ص 573 ؛ جنة المأوی مطبوع با بحار، ج 53، ص 252 ؛ قصص العلماء ص 359)
3 - شیخ قطیفی.( ریاض العلماء، ج 1، ص 18 ؛ الکنی والالقاب، ج 3، ص 61 ؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 55)
4 - مقدس اردبیلی؛.( الانوار النعمانیة، ج 2، ص 303)
5 - محمّد تقی مجلسی؛.( روضة المتقین، ج 5، ص 450 ؛ ج 14 ص 420و419)
6 - سید مهدی بحرالعلوم؛.( بحارالأنوار، ج 53، ص 234و236)
7 - شیخ مفید؛.( بحارالأنوار، ج 53، ص 302 ؛ قصص العلماء، ص 399)
8 - شیخ انصاری؛.( دارالسلام ؛ حیات وشخصیت شیخ انصاری، ص 106)
9 - میرزای شیرازی؛.( مذاکرات آیت اللَّه حائری، ص 30)
10 - شیخ حرّ عاملی؛.( اثبات الهداة، ج 3، ص 710، باب 33)
11 - اسماعیل هرقلی.( کشف الغمه، ج 2، ص 493 ؛ تبصرة الولی، ص 234)
ودیگران.( ر.ک: «جنة المأوی» و«نجمالثاقب» از حاجی نوری ودیگر کتب)
پرسش : کیفیت ملاقات مردم با حضرت مهدیعلیهالسلام چگونه است؟
پاسخ : در مورد کیفیّت ملاقات حضرت مهدی (ع) با افراد در صورت ضرورت احتمالاتی وجود دارد:
1 - کسی که به ملاقات حضرت شرفیاب شده از حضرت دور نبوده بلکه در بین جامعهای زندگی میکرده است که امام زمان (ع) نیز در آن جامعه بوده است.
2 - ملاقات، به صورت اتفاقی بوده است، به این صورت که حضرت از محلّی عبور میکرده از قضا کسی گرفتار وحاجتمند بوده وبا او ملاقات داشته است.
3 - اینکه امام (ع) هرگاه ملاحظه میکرد که شخصی گرفتار است ویا حاجتی دارد ورفع گرفتاری وحاجت او ضروری به نظر میرسید شخصاً از مکان خود به طریق طبیعی حرکت کرده وخود را به او میرسانده تا حاجت او را برآورده کند.
4 - احتمال دارد که ملاقاتها برای قضای حاجت، یا هدایت شخص یا گروه، یا دفع ظلم وغیره، از راه معجزه باشد، به اینکه حضرت با طیّالأرض از مکان خود حرکت کرده وسریع خود را به مقصد میرساند. همه این احتمالات متصوّر است، به این معنا که حضرت از همه راهها برای برآوردن حاجات استفاده میکند.
پرسش : امام زمانعلیهالسلام چه اهداف کلّی وعمومی در ملاقاتهای خود دارد؟
پاسخ : در مورد اهداف ملاقاتها به چند هدف اساسی میتوان اشاره نمود:
1 - نجات مسلمانان از ظلم برخی از حاکمان منحرف، که از آن جمله میتوان به نجات مردم بحرین اشاره کرد.( نجمالثاقب، ص 367)
2 - نجات مسلمانان از دست دزدان وجنایتکاران.( همان، ص 370)
3 - توجه دادن مردم به عدم تحقق شرط ظهور وتأکید بر اینکه امّت به شعور وقابلیّتی نرسیده که بتواند عهدهدار حکومت عدل جهانی گردد.( تاریخ الغیبة الکبری، ص 136و135)
پرسش : امام زمانعلیهالسلام چه اهداف خاصی از ملاقات با مردم داشته است؟
پاسخ : اهداف خصوصی برای ملاقاتها فراوان است، ولی میتوان به برخی از این اهداف اشاره نمود:
1 - هدایت شخص وامانده در راه وملحق کردن او به قافله.
2 - یاری دادن یکی از دو طرف مباحثه که بر طریق حقّ بوده به جهت مصلحتی که اقتضا کرده است.
3 - حلّ برخی از مسائل که بر علما دشوار میشود، همان گونه که مقدّس اردبیلی برای حل مسائل دشوار خدمت حضرت مشرّف میشد.
4 - خبر دادن از برخی مسائل سیاسی مهم زمان قبل از آنکه به وقوع بپیوندد، به جهت حفظ مصالح شیعیان.
5 - بالا بردن سطح علمی ومعیشتی شیعیان.
6 - مساعدت مالی به شیعیان گرفتار.
7 - شفای مریضانی که زمینگیر شده وپزشکان آنها را جواب کردهاند.
8 - تعلیم ادعیه واذکار به جماعتی از مردم، همانند تعلیم دعای فرج.
9 - تحریص بر تلاوت ادعیه به جهت رفع گرفتاریها.
ودیگر اهداف خاص.
پرسش : آیا ممکن است کسی در ملاقاتش باحضرت مهدیعلیهالسلام او را بشناسد؟
پاسخ : مطابق قواعد عامّه در مورد غیبت حضرت مهدی (ع) که قرار است از دشمنان محفوظ باشد تا کسی او را به قتل نرساند، باید بر کسی شناخته شده نباشد جز افراد ممتاز از مردم که از اولیای آن حضرت به شمار میآیند، همان گونه که مطابق برخی از روایات، سی نفر همیشه در رکاب حضرت بوده وبا حضرت به سر میبرند.
همچنین از برخی روایات استفاده میشود که حضرت (ع) یا دیده نمیشوند و یا در صورت دیده شدن کسی او را نمیشناسد.
در روایتی از امام رضا (ع) میخوانیم که فرمود: «لا یری جسمه»؛ «جسم او مشاهده نمیشود.»( کمال الدین، ص 370)
و نیز از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: «الخامس من ولد السابع یغیب عنکم شخصه...»؛ «پنجمین از اولاد هفتمین [امام] شخصش از شما غایب میگردد.»( بحارالأنوار، ج 51، ص 32)
و نیز روایت شده که فرمود: «یفقد الناس امامهم، فیشهد الموسم فیراهم ولایرونه»؛( بحارالأنوار، ج 52، ص 151)
«مردم امامشان را مفقود و گم میکنند، پس او در موسم [حج] حاضر میشود و مردم را میبیند ولی آنان او را مشاهده نمیکنند.»
و نیز در خبر محمّد بن عثمان عَمْری میخوانیم که فرمود: «واللَّه انّ صاحب هذا الأمر لیحضر الموسم کلّ سنة یری الناس و یعرفهم و یرونه و لایعرفونه»؛ «به خدا سوگند! همانا صاحب این امر هر سال در موسم [حج] حاضر میشود، مردم را میبیند و آنان را میشناسد و مردم نیز حضرت (ع) را میبینند ولی او را نمیشناسند.»( کمال الدین، ص 440)
پرسش : وظیفه ما نسبت به کسانی که مدّعی دائمی یا غالبی رؤیتند چیست؟
پاسخ : درباره سؤال فوق میگوییم:
اولاً: مسأله رؤیت این طور نیست که به اختیار انسان باشد وهر گاه که اراده ملاقات کند برای او حاصل گردد، بلکه وابسته به یک سری شرایط ومصالح خاصّی است که اگر آماده شود حضرت مقدّمات ملاقات را فراهم میسازد.
ثانیاً: اگر کسی مدّعی ملاقات دائمی است واین گونه خود را وانمود میکند که دائماً با حضرت ارتباط دارد وهر گاه که اراده کند میتواند خدمت حضرت برسد وواسطه بین مردم وایشان باشد، او مطابق توقیعی که حضرت به علی بن محمّد سمری داشتهاند کذّاب است. ولذا باید او را تکذیب کرد.
ثالثاً: باید مدّعی ملاقات را امتحان وآزمایش کرد،آیا از حیث عمل به موازین اسلامی پایبند است؟آیا هدفش ریا وجذب مردم وانحراف در جامعه نیست؟ و... ؛ زیرا برای ملاقات خوبان باید در ابتدا انسان خود با آنان سنخیّت پیدا کند.
پرسش : آیا اصرار والحاح به جهت ملاقات با حضرت مطلوب است؟
پاسخ : آنچه که مطلوب است ووظیفه ما در عصر غیبت به حساب میآید این است که بکوشیم تا موانع ظهور حضرت را برطرف کرده، زمینه ظهور حضرت را فراهم نماییم. ونیز وظیفه داریم که به دستورات ووظایف خود عمل کنیم تا به قرب معنوی نسبت به حضرت نایل آییم.
آری اگر درخواست ملاقات با حضرت در عصر غیبت به جهت بهرهمندی از وجود او ومورد عنایت خاص او قرار گرفتن است تا انسان به اطمینان قلب رسیده وبا تصرّفی که از جانب ایشان میشود انسان به کمالات نزدیک شود، این ملاقات واصرار بر آن مفید است، وگرنه این عصر غیبت است وقرار است که امام زمان (ع) از دیدگان مردم غایب باشد، تا چه مصلحتی اقتضا کند که در موردی ظهور کرده وکسی به ملاقات حضرت نایل شود. لذا باید صبر کرد ودر این موقع حسّاس که عصر امتحان است به وظایف خود خوب عمل کنیم تا از امتحان سرافراز بیرون آییم.
آری، اگر چه از ظاهر برخی از ادعیه تقاضای ملاقات حضرت به دست میآید ولی میتوان آن را حمل بر ملاقات در عصر ظهور کرد.
منبع: تبیان