انتظار و چشم انداز آینده
گسترده ی انتظار
انسان ها معمولاً در امید و انتظار روزی بهتر و زندگانی مرفه ترند، روزگاری که در آن جور و ستم، فقر و گرسنگی، رنج و بیماری و ناامنی و نابسامانی نباشد، روزگاری که همه چیز به کام مراد گردد. امید به بهروزی و انتظار فردایی نکوتر حدیث نفس انسان هاست و خواست مشترک همه بشرها، که زمان و مکان نمی شناسد و به هیچ قوم و گروهی اختصاص ندارد و آن را همه وقت، در همه جا و در میان تمام اقوام و ملل می توان شناخت، به قول یکی از پژوهش گران معاصر:
انسان ها همی آیند و همی روند و التهاب سوزان این فردای بهتر را هم چنان با خود به گور برند! لیکن روزی دیگر باز انسانی دیگر، این امید را از نو آغاز می کند و نغمه ی تازه سر می دهد.(1)
برای این که مفهوم امید و انتظار روشن گردد تفاوت آن را با واژه ی آرزو بیان می کنیم:
امید و آرزو از ویژگی های انسان است و بس، چون انسان است که می تواند آینده نگر باشد و امید و آرزو بر پایه آینده نگری قرار دارد.
امید (انتظار) و آرزو هر دو نمایان گر خواسته های بشر بوده و هر دو پیک سعادت انسان و نوید خوش بختی او می باشند.
تفاوتی که میان این دو وجود دارد این است که انتظار با عقل انسان همراه است و خواسته اش امکان پذیر و خردمندانه بوده و به چیزی محال تعلق نمی گیرد: بیمار، انتظار بهبودی، ناتوان امید توانا شدن، دانش پژوه انتظار دانشوری، ستمدیده امید و انتظار قطع دست ستم گر را دارد، ولی آرزو چنین نیست، گاه با عقل هم آهنگی ندارد و خواسته اش عقلانی و خردمندانه نبوده و امکان پذیر نخواهد بود. آرزو به محال ها تعلق می گیرد و تقاضای هست شدن نشدنی ها را دارد. پیر، آرزومند جوانی است، کوسه آرزوی ریش دارد و چاه کن آرزوی رسیدن به گنج و هر کسی در دم مرگ آرزوی حیات دارد. از این تفاوت میان انتظار و آرزو تفاوت دیگر زاییده می شود و آن عبارت است از آن که آرزومند می نشیند و انتظار رسیدن به آرزو را دارد و هرگز گامی به سوی مقصد بر نمی دارد، از آسمان انتظار دارد که آرزویش را محقق سازد و.... ولی امیدِ منتظر چنین نیست در پی امید خود می رود و هر گامی که بر می دارد به امید می رسد، چون امید اصلی، امیدهایِ فرعی می زاید و هر یک از این امیدها و انتظارها که محقق می شود پایه ای می گردد تا به سوی انتظار بالاتر گام بردارد. هنگامی که انتظار شدت یافت و نیرومند گردید هدف و آرمان می شود، زیرا آرمان عقلانی است و امید به انتظار خردمندانه و هر دو با یک دیگر همراه می شود.
رابطه ی انتظار با دین این است که کار دین و دیانت تعمق و توسعه آن چیزی است که انسان ها در زندگی دارند؛ به این معنا که دین کمتر چیزی را که در زندگی انسان ها نیست ایجاد می کند و شاید اصلاً نتوانیم چیزی را پیدا کنیم که خلاف این باشد. در سایه ی انتظار هم دین، چنین کاری کرده است. انسان ها با انتظار زندگی می کنند. دین، این انتظار را که جوهره ی زندگی آدمی است وسعت می بخشد و سپس آن را تعمیق می دهد و چیزی را که انسان دارد، کامل تر می کند.
ادامه مطلب انتظار و چشم انداز آینده...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( سه شنبه 91/5/24 :: ساعت 5:0 عصر )