مهدویت
چکیده
مطالعه سرگذشت جامعه هاى مختلف بشرى و بررسى مکتب هاى فکرى در طول تاریخ، نشان مى دهد که انسان ها همواره به یک سلسله مسائل بنیادى، اعتقاد راسخ داشته داشته اند تا جایى که با گذشت قرن ها و ظهور مکتب هاى جدید فکرى و پدیدار شدن تحول هاى شگرف در علم و صنعت، این گرایش ها تغییر نکرده و به اصالت خود باقى مانده است. یکى از این مسائل، اعتقاد به ظهور یک منجى و مصلح جهانى است. گرچه اعتقاد به ظهور این منجى در آخرالزمان، در میان پیروان ادیان الهى، فروغ بیشترى دارد، ولى بشر همواره در انتظار این مصلح به سر برده است و عقیده دارد که روزى، این منجى خواهد آمد و به نابسامانى ها و بى عدالتى ها خاتمه خواهد داد و انسان را بسر منزل مقصود و سعادت و کمال که خواسته دیرینه او بوده، خواهد رساند. این عقیده تحت عنوان مهدویت مطرح است. در این پژوهش مختصر نگارنده تلاش کرده تا عقیده به منجى و مصلح جهانى را، در ادیان الهى و مکتب هاى فکرى مختلف فکرى پى گیرد و دیدگاه هر کدام را ارائه دهد که با این بررسى، اصالت اعتقاد به ظهور منجى و انتظار او، ثابت مى شود.
مقدمه
واژه "مهدویت" از نظر ادبى، مصدر جعلى گرفته شده از کلمه "مهدوى" است که خود این کلمه نیز اسم منصوب ساخته شده از لغت عربى "مهدى" مى باشد. به هر حال، اصطلاح "مهدویت" با معناى لغوى: منسوب به مهدى بودن، به تمامى معارف و مطالب اعتقادى، تاریخى، سیاسى، و اجتماعى مربوط "مهدى" اطلاق مى گردد.
موضوع "مهدویت"، در اصطلاح عقاید و معارف اسلامى، چنین تعریف مى شود: اعتقاد به نهضت رهایى بخش یک رهبر آسمانى، از دودمان پاک نبوى، که پیش از پایان جهان، براى نجات آدمیان، و تجدید حیات مادى و معنوى آنان به پا خواسته بر پهنه زمین چیره میگردد. او که "مهدى" لقب دارد، با برپایى حکومت واحد جهانى، سراسر گیتى را در پرتو تعالیم عدل گستر سلامى اداره میکند، و تباهیها، نابرابریها، بیدادگریها و نابسامانیها را ریشه کن مى سازد.
مسأله مهدویّت، و اندیشه ظهور حضرت مهدى (علیه السلام) که به عنوان یک شخصیّت ممتاز الهى، و رهبر آسمانى، و «خاتم اوصیا» و آخرین سفیر خداوند، در پایان جهان ظهور خواهد کرد، و بر سرتاسر کره خاکى استیلا خواهد یافت، و به وسیله آن وجود مقدّس، همه مکتبهاى موجود زمان، و حکومت هاى مقتدر جهان، و تمام نیروهاى تخریبى، و قدرت هاى اهریمنى، نابود خواهند شد، و در تمام جهان، و تمام نیروهاى تخریبى، و قدرت هاى اهریمنى، نابود خواهند شد، و در تمام جهان، صلح و صفا و عدالت و امنیّت بر اساس حکومت حقّ و عدل، بر قرار خواهد گردید، اندیشه اى است که کلیه فِرَق اسلامى آن را پذیرفته و سرسختانه از آن دفاع مى نمایند.
مسأله مهدویّت، و اندیشه ظهور حضرت مهدى (علیه السلام) و گسترش جهانى ایمان اسلامى، و پیروزى نهایى حق بر باطل، و استقرار کامل و همه جانبه ارزشهاى انسانى، و بالاخره تشکیل «مدینه فاضله» و حکومت جهانى واحد، در میان «مسلمانان» ریشه قرآنى دارد. قرآن کریم، با قاطعیّت هر چه تمامتر، پیروزى نهایى ایمان اسلامى، و غلبه قطعى «صالحان و پرهیزکاران» بر مستکبران و زورمداران، و کوتاه شدن دست جبّاران و ستمکاران از دامان محرومان و مستضعفان، و آینده درخشان فرزندان انسان را، در پرتو حکومت حقّ و عدل الهى به همه مسلمانان و پیروان ادیان وعده داده است.
این عقیده، در جنبه کلى و وجهه عمومى خود، از ارکان اساسى آینده شناسى، و به تعبیر دقیقتر: «پیشگویى آینده»، در تمامى ادیان بزرگ الهى به ویژه در آیین جامع و کامل اسلام مى باشد، که در زمان تحقق عینى و خارجى آن، به عنوان روزگار زرین و دوران فرجامین حیات بشر در روى زمین، به آیندگان، بشارت داده شده است.
نویسنده در این پژوهش مختصر بر آن است ضمن بررسى مسئله مهدویت در ادیان الهى و غیر الهى، بر این موضوع تأکید نماید که مسئله مهدویت مى تواند نه تنها عامل مهمى در جهت ایجاد و حدت و همدلى در میان پیروان فرق مختلف اسلامى باشد، بلکه این موضوع مى تواند میان پیروان دیگر ادیان الهى و حتى مکاتب فکرى بشرى عاملى براى همدلى در جهت رسیدن به صلح جهانى باشد
آینده بشریت
اصولاً بشریت راجع به آینده خود چه نظرى مى دهد دانشمندان، محافل و مکاتب در این مورد چه مى گویند سیرى که بشر از قدیم آغاز کرده است چگونه آینده را در جلو چشم ما ترسیم مى کند آیا اعتقاد به مسئله مهدویت یک اعتقاد به اصطلاح مترقى است، یا یک اعتقاد ارتجاعى ما مى بینیم که اکثر ادیان و مکاتب فلسفى و حتى سیاسى آینده را بهتر از گذشته تفسیر مى کنند و به همین دلیل، چه مکاتب الهى و چه مکاتب غیرالهى -در جهت بهتر کردن آینده در حال تلاش مى باشند.
اصولاً طرح مسئله مدینه فاضله در فلسفه افلاطون در دوران قبل از میلاد و قبل از اسلام، یک طرح پیشرفته فلسفى است. البته ممکن است بعضى از خصوصیاتش به تعبیر بعضى از جامعه شناسان امروزى خیالى باشد، اما اینکه بشریت بر مبناى چهار اصلى اداره مى شود که افلاطون با عناوین "عدالت، عفت، حکمت و شجاعت" براى مدینه فاضله مطرح مى کند، خود یک آینده نگرى مثبت مى باشد.
در این چهار اصل، حکمت در کنار عفت (یا علم در کنار اخلاق)، و شجاعت در کنار عدالت قرار مى گیرد. سؤالى که در اینجا قابل طرح است این است که چرا امروز دنیا به تعبیر فلاسفه قدمى مى لنگد در پاسخ به این سؤال شاید بتوان گفت که این نقض به دلیل فقدان یک یا دو اصل از چهار اصل فوق الذکر مى باشد. و اگر دنیا در شرایطى باشد که اطلاق دوران جاهلیت بر آن صادق باشد، هیچ یک از این اصول را دارا نیست.
این چهار اصل هم عامل کمال جامعه انسانى است. فقدان هر یک از اصول نامبرده سبب نقص است. یک فرد بیسواد، یک دانشمند ترسو، یک دانشمند شجاع بى عفت و یک دانشمند شجاع با عفت بى عدالت، همگى ناقص هستند و وجود یک یا چند اصل از اصول اربعه سبب کمال نمى گردد. اما اگر این چهار صفت یا به تعبیر افلاطون "اتوپیا" در یک انسان جمع باشد، انسان کامل است. و اگر این چهار صفت در یک جامعه باشند،آن جامعه به مدینه فاضله بدل مى شود.پس مدینه فاضله یک آینده نگرى مثبت است.
در نوع کتب فلسفى، آن بخشى که "تدبیر منزل سیاست مدن" در آن مطرح مى شود بیشتر بر این پایه استوار است. صدرالدین شیرازى در اواخر کتاب "المبداء و المعاد" بحثى دارد در زمینه طرح حکومت در جامعه، و خلاصه این بحث همین است که اگر این چهار صفت در یک جامعه ایجاد شود چه نتایجى شود چه نتایجى دارد. اگر این چهار صفت در یک انسان باشد، آن انسان رهبر است؛ و اگر رهبرى فاقد یکى از این چهار صفت شد، دیگر رهبرى و پیشوایى ندارد. همچنین جامعه اى مى تواند رهبریت دیگر جوامع را دارا باشد که در آن جامعه این چهار اصل پیاده شود؛ و اگر در دنیا پیاده شد، حرکت و سوى دنیا در مسیر کمال است و وضعیت از مطلوبیت کافى برخوردار است.
این فکر، که اجمالى از آن گذشت، ممکن است یک ریشه الهى داشته باشد که در عین حال مکاتب فلسفى هم بر آن مهر صحت گذاشته اند. زردشتیها آینده را تحت عنوان "پیروزى لشکریان اهورامزدا بر اهریمن" مثبت مى بینند. در مذاهب دیگر "هندوئیسم" هم آینده مثبت است. حتى در مکاتب الحادى و مادى که در راس آنه "مارکسیسم" قرار دارد نیز آینده را بهتر از گذشته مى بینند؛ لیکن تحت عناوین مختلف: تشکیل خانواده واحد، یا تشکیل یک مالکیت واحد، یا به اصطلاح "دولت مالکى" و... و به هر حال، آنها نمى گویند که آینده رو به زوال است؛ بلکه مى گویند آینده مسیر کمال را طى مى کند، اما در تفسیر این کمال اختلاف تعبیر و نظر وجود دارد که در فوق بطور گذرا به آنها اشاره اى شد. حال در اینجا لازم است مرورى به برخى از نظرات ادیان الهى و مکاتب غیرالهى داشته باشیم.
1. قرآن کریم:
"و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین"
قرآن کریم سوره قصص آیه 5
"و ما اراده کرده ایم بر آنانکه در روى زمین به ضعف و زبونى کشیده شده اند، منت نهاده، آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم."
در رابطه با این آیه شریفه، در مجمع البحرین آمده است: این آیه در حقّ حضرت قائم(علیه السلام) نازل شده، و ابن ابى الحدید معتزلى در «شرح نهج البلاغه» نوشته است: اصحاب ما (معتزله) معتقدند که این آیه در حقّ امام غایبى است که ظهور خواهد کرد، و بر سرتاسر جهان حکومت خواهد نمود. (مجمع البحرین، ج 5، ص 85، مادّه «ضعف»، و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 19، ص 29، بخش کلمات قصار، شماره 205).
2. انجیل:
«کمرهاى خود را بسته، چراغهاى خود را افروخته بدارید. و شما مانند کسانى باشید که انتظار آقاى خود را مى کشند که چه وقت از عروسى مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بى درنگ براى او باز کنند. خوشا به حال ان غلامان که آقاى ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد...پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتى که گمان نمى برید پسر انسان مى آید".
انجیل لوقا: فصل 12، بندهاى 35 و 36
منبع: تبیان
نهضتهاى بومى پرست گرا (9) .
به دلایلى مفهوم مسیح باورى براى توصیف چند فرقه بومى پرست در نقاط مختلف جهان که در پى نزاع بین مسیحیت استعمارگر و ادیان بومى به وجود آمده اند، به کار رفته است . اما به پیروى از ویتوریو لانترتارى (10) (1965)، باید بین نهضتهاى مسیحا باورى و نهضتهاى پیامبران تمایز قائل شد . او مى گوید عیسى ناجى منتظر است و پیامبر کسى است که آمدن کسى را که قرار است بیاید اعلام کند . خود پیامبر پس از رحلت مى تواند مسیحا باشد و انتظار رود که به عنوان یک ناجى باز گردد، یا اینکه، خود پیامبر با استناد به یک اسطوره ى مسیحایى سابق، خود را پیامبر مسیحا اعلام کند (پاورقى ص 242).
مهدی موعود در روایات اسلامی فرزند امام حسن عسکری است. مکتب اسلام- سال 8ـ ش7ـ م91-خرداد 46 (موعودی که جهان در انتظار اوست.) در شمار گذشته توضیح دادیم که زمزم مخالفت با احادیث «مهدی موعود اسلام» بیشتر از دو نفر عالم متعصب اهل تسنن یعنی ابن حزم و ابن خلدون اندلسی سرچشمه گرفته است در پایان مقاله نیز تذکر دادیم که چون این دو تن در قلمرو دولت اموی اندلس (اسپانیا) بسر میبرده اند لذا دستخوش تعصب و بدبینی نسبت بشیعه و حقایق اسلامی گشته و در نتیجه آن سخنان بی اساس را از خود بیادگار گذارده اند و گرنه احادیثی که در کتب معتبر اهل سنت راجع به مهدی آل محمد و ظهور وی و دولت جهانی او رسیده، آنقدر زیاد و صریح است که جای بحث و گفتگو برای کسی باقی نمی گذارد برای نمونه توضیح میدهیم که حافظ ابو نعیم اصفهانی دانشمند نامی و عالیمقام اهل تسنن، گذشته از روایاتی که در کتابهای «عوالی» و «فوائد» خود راجع به مهدی موعود روایت کرده یک کتاب مستقل بنام «اربعین» مشتمل بر چهل حدیث صحیح و معتبر و مورد اتفاق علمای اهل تسنن تحت چهل عنوان نوشته است همچنین کنجی شافعی در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان» ضمن بیست و پنج باب روایاتی از منابع اهل تسنن دربار مهدی موعود اسلام نقل کرده و می گوید: «مطالب این کتاب را فقط از طرق و مدارک اهل تسنن جمع آوری کرده ام تا استناد بآن محکم تر باشد!». فهرست عناوین روایات مهدی موعود اکنون قسمتی از عناوین حدیث و ابواب جالب این دو کتاب را نقل می کنیم تا خوانندگان کاملا دریابند که حتی دانشمندان شیعه از این بالاتر دربار مهدی موعود یا بعبارت دیگر امام زمان خود سخن نگفته اند با این وصف جای تأسف است که سعد محمد حسن و فرید وجدی و احمد امین موضوع مهدویت را عقیده خاصه شیعه و زاد فکر ایرانی میدانند! اینک عناوین احادیث و ابواب در کتاب نامبرده راجع به مهدی موعود اسلام از از نظر اعاظم علمای اهل تسنن «مهدی» از فرزندان فاطمه (ع) دختر پیغمبر است، مهدی برگزید خداست، مهدی از اولاد حسین است، مژد پیغمبر بظهور مهدی بعد از انقلاب اوضاع جهان، مهدی یکی از سروران بهشت است، مهدی بعد از پادشاهان ستمگر میآید، نام مهدی، کنیه وی، دندانهای او، رنگ چهره وی، اندام برازند او، مشخصات قیافه او، خوی مهدی، بخشش او، عدالت بی نظیر وی، مهدی پیشوای شایسته است، مهدی به سنت پیغمبر عمل می کند، مهدی مجد و عظمت اسلام را تجدید می کند، رفاه و تنعم مسلمانان در عصر وی، حکومت جهانی مهدی، خلافت الهی او، با مهدی بیعت کنید، عیسی بن مریم پشت سر مهدی نماز میگزارد، مهدی عیسی نیست، مهدی دلها را با هم پیوند می دهد. هنگامی که پای تعصب بمیان می آید! بطوریکه در شماره 4 و 5 خاطر نشان ساختیم احادیث مهدی موعود اسلام بهمین مضامین از مؤلفین راویان اهل تسنن در معتبرترین کتابهای حدیث آنان، از پیغمبر اکرم (ص) روایت شده بطوریکه میتوان گفت بعد از اصول اعتقادی و فرائض دینی کمتر موضوعی است که تا این حد مورد توجه اهل تسنن واقع شده باشد! با این وصف می بینیم احمد امین مصری و تنی چند از همفکران او، اخیراً زمزمه تازه ای ساز کرده و چون دیده اند شیعیان، مهدی موعود اسلام را که این همه روایات در خصوص او وارد شده است، پیشوای دوازدهم خود می دانند، موضوع «مهدی موعود» را نتیج فکر ایرانی دانسته اند گوئی موضوع مهدی تازگی دارد و مسبوق بهیچ سابقه ای نبوده است!! جالب توجه اینست که اینان از یکطرف از فلان مستشرق مسیحی یا یهودی گواه می آورند که گفته است «مهدویت» ساخته فکر ایرانیان شیعی مذهب است، و اهل سنت را با آن سروکاری نیست، و از طرفی همان خاورشناس بیگانه تمام دلیل و برهان خود را در مسئله انکار مهدی بر اساس فکر ابن حزم اندلسی و ابن خلدون اشبیلی پی ریزی میکند! در صورتیکه اصولا ما پیش از ظهور حتی از یکقرن باین طرف در هیچ کتاب اهل تسنن نمی بینیم که اعتقاد به مهدی موعود را ناشی از فکر ایرانی دانسته باشد، بلکه راویان اخبار مهدی کسانی امثال عمربن الخطاب و فرزند وی عبدالله عمر، ابن عباس، عبدالله بن مسعود، حذیفه یمانی، ثوبان غلام عمر و سایر مؤلفیس روایت اهل تسنن میباشند! از اینرو می بینیم این پندار بی اساس بیشتر بواسطه نفوذ و پیشرفت تشیع در جامعه ایرانی سرچشمه گرفته که برخی از متعصبین عرب اهل تسنن و خاورشناسان کهنه کار را تحریک به نشر اینگونه مطالب غیر منطقی نموده است، و در واقع این نسبت ناروا بیش از هر چیز جنبه انتقامی دارد و گرنه با هیچ یک از مدارک تاریخ و حدیث سازگار نیست. موعود اسلام حجة بن الحسن العسکری است. از مجموع روایات معتبری که در منابع و مدارک اهل تسنن آمده است، بخوبی استفاده می شود که «مردی از دودمان پیغمبر اسلام و امیرمؤمنان و زهراء دخت والاگهر پیغمبر (ص) که از نسل امام حسین علیه السلام میباشد، در بحرانی ترین ایام دنیا که جامعه بشری در زیر بار ظلم و ستم ناله جان کاهش بآسمان میرود و نجات دهنده داد گرى را ازخداوند میخواهد بامر الهى آشکار گشته، و جهان را از مظالم بیداگران می رهاند، او ستمدیدگان را آزاد و خدا پرستان و مردم نیکو کار را از یک زندگی آرام بخشی که تا آنروز جهان بخود ندیده است، برخوردار می کند. حال اگر در میان آنهمه روایات معتبر چند حدیث مبهم و نامأنوس و مخالف با مضامین روایات معتبر وجود داشته باشد، چنانکه در نظائر این مورد می گوئیم قابل اعتنا نیست و از درجه اعتبار ساقط است. در شماره 4 گفتیم که بالغ بر صد نفر از علمای واقع بین اهل تسنن تصریح کرده اند که این موعود بزرگ کسی جز پسر امام دوازدهم شیعیان نیست، حتی برخی از دانشمندان اهل تسنن کتاب هائی بنام «الائمة الاثنی عشر» تألیف کرده و رسماً از امام دوازدهم با نام و نام پدرش حضرت عسکری و مادر گرامیش و سال و محل ولادت آنحضرت سخن گفته اند. در آن شماره گفتار شش تن از علمای معروف سنی را با ذکر مأخذ نوشتیم و اینک برای اطلاع بیشتر خوانندگان بذکر گفتار چند نفر دیگر آنان مبادرت می ورزیم. 1ـ مورخ نامی عبدالملک عصامی مقیم مکه متوفی بسال 1111 در جلد چهارم «سمط النجوم العوالی» صفحه 138 به ترتیب ذکر ائمه طاهرین مینویسد» امام محمد المهدی فرزند امام حسن عسکری بن علی النقی بن حسین بن علی بن ابیطالب رضی الله عنهم اجمعین ! در روز جمعه نیمه شعبان سال 255 یا 256 متولد گردید نام مادرش صیقل یا سوسن و گفته اند نرجس بوده است کنی او ابوالقاسم، القابش: حجت و خلف صالح و قائم، و منتظر و صاحب الزمان و «مهدی» است که از همه مشهورتر است، وقتی پدرش رحلت کرد او پنجساله بود» 2ـ شیخ عبدالله مطیری شافعی در کتاب «الریاض الزاهرة» فی فضل آل بیت النبی و عترته الطاهره» نیز به ترتیب اسامی ائمه اطهار می نویسد: امام دوازدهم فرزند (حسن عسکری) محمد قائم مهدی رضی الله عنه است که در میان ملت اسلام از پیغمبر و جدش علی (رض) و سایر پدران بزرگوارش روایات صریح دربار او رسیده است او قائم منتظر است که در خبر صحیح نوید داده شده، او پیش از آنکه ظهور کند دو غیبت داشته است. 3ـ ابن حجر مکی متوفی سال 974 در صواعق المحرقه صفحه 124 مینویسد: ابوالقاسم محمد الحجه، سن وی بعد از پدرش پنجسال به دو در آن سنین کودکی خداوند حکمت را باو آموخت او را قائم منتظر مینامند. 4ـ جمال الدین عطاء الله متوفی سال 1000 در کتاب فارسی تاریخ خمیس که بنام وزیر امیر علیشیر نوائی نوشته است می نویسد: کلام در بیان امام دوازدهم محمدبن الحسن علیهما السلام. تولد همایون آن در درج ولایت در منتصف شعبان سنه 255 در سامره اتفاق افتاد، مادرش صیقل یا سوسن و قیل نرجس 5ـ صلاح الدین صفدی بسال 764، هـ در شرح الدائرة بنقل ینابیع المود شیخ سلیمان حنفی، می نویسد: مهدی موعود امام دوازدهم از ائمه اثنی عشر است، اول آنها سیدنا علی است و آخر آنان مهدی رضی الله عنهم است. 6ـ شیخ الاسلام احمد جامی در قصیده ای که باین شعر ختم می شود. عسکری نور دو چشم آدم است و عالم است همچو یک مهدی سپهسالار در عالم کجاست؟ منبع: تبیان مهدى در قرآن مهدویت ـ کلیات بدون شک تمامى انبیاى عظام و رسولان گرامى، امت هاى خویش را به عاقبت خوش و سرانجام پاکیزه و خرم خبر داده اند. آنان از سوى خداوند وعده فرموده اند که روزگار آدمیان به سعادت و رفاه و خوشى و راحتى ختم خواهد شد و دوران ظلم و ستم به آخر خواهد رسید. در آن هنگام انسان هاى محروم حقوق خویش را باز خواهند ستاند، از چنگال فقر و محرومیت و رنج رهایى خواهند یافت، و پس از آن که محکوم و رهرو بوده اند به رهبرى و زمامدارى رسند، و به فضل و عنایت الهى در زمین سرورى یابند. کتاب هاى آسمانى آکنده از این بشارت است. و البته در تعیین مصداق آن مصلح، عبارت ها مختلف و الفاظ متفاوت است. قرآن مجید نیز نسبت به این موضوع اهتمام ویژه اى داشته و اراده و خواست خداوند متعال را بر این مى داند که دوران کومت شیطان به پایان رسد و بساط پیروان او برچیده شود و حتما تمام بندگان صالح خداوند در همه جاى زمین به حکومت رسند و سراسر گیتى به آنان سپرده شود تا قوانین اسلام به طور کامل و همه جانبه تطبیق و اجرا و سعادت افراد بشر تضمین و تامین گردد و هدف نهایى از زندگى تحقق پذیرد. البته تطبیق این آیات نورانى بر وجود مقدس مهدى علیه السلام و حکومت جهانى آن حضرت تنها از راه روایات رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام امکان پذیر است وهمچون بسیارى از موضوعات دیگر بدون استفاده از این بیانات نورانى، آیات قرآن خاموش و ساکتند. بیش از یکصد و بیست آیه از آیات قرآن به مساله مهدویت تفسیر شده است که در اینجا به برخى از آن ها اشاره مى کنیم: 1 - « الم ذلک الکتاب لا ریب فیه هدى للمتقین× الذین یؤمنون بالغیب و ...» امام صادق علیه السلام در ذیل این آیه فرمودند: «متقیان شیعیان على علیه السلام هستند و غیب همان حجت غائب است ». 2 - «و ذکرهم بایام الله ».از امام باقر علیه السلام روایت است که فرمود: «ایام الله عز و جل ثلاثة: یوم یقوم القائم علیه السلام و یوم الکرة و یوم القیامة روزهاى خدا سه تا ست: روزى که قائم علیه السلام قیام خواهد کرد، و روز رجعت و روز قیامت ». 3 - «قال رب فانظرنى الى یوم یبعثون قال فانک من المنظرین الى یوم الوقت المعلوم ». از امام صادق علیه السلام درباره این آیه و وقت معلوم سؤال شد. آن حضرت در جواب فرمودند: «وقت معلوم روز قیام قائم آل محمد است. هرگاه خداوند او را برانگیزد در مسجد کوفه ابلیس مى آید در حالى که بر زانوهایش راه مى رود و مى گوید: اى واى از این روزگار، آن گاه با پیشانیش گرفته شده، گردنش زده مى شود، آن هنگام روز وقت معلوم است که مدت او به پایان مى رسد». 4 - «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فى القتل انه کان منصورا»; «و هر آنکه مظلوم کشته شود پس البته که ما براى ولى او حکومت و تسلط دادیم، پس مبادا در کشتن اسراف کند که او منصور است.» وقتى از امام صادق علیه السلام درباره این آیه سؤال شد، آن حضرت در جواب فرمودند: «آن قائم آل محمد صلى الله علیه و آله است که خروج مى کند و به انتقام خون حسین علیه السلام دشمنان را مى کشد. پس چنانچه اهل زمین را به قتل رساند مسرف نخواهد بود.» 5 - «و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»; «و بگو که حق آمد و باطل نابود شد که همانا باطل محو شدنى و سزاوار نابودى است.» امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: «اذا قام القائم علیه السلام ذهب دولة الباطل هرگاه قائم علیه السلام بپا خیزد، دولت باطل از بین مى رود [و زایل مى گردد].» 6 - «و لقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادى الصالحون » «و به راستى که ما پس از نوشتن در ذکر [تمام کتب آسمانى یا تورات ]در زبور نیز نگاشتیم که البته بندگان صالح من زمین را به ارث خواهند برد.» على بن ابراهیم در تفسیرش که منسوب به امام صادق علیه السلام است در معنى این آیه گوید: «فرموده، تمام کتاب ها [ى آسمانى] ذکر [خداوند] است، البته بندگان صالح من زمین را به ارث خواهند برد × فرمود: حضرت قائم علیه السلام و اصحاب اویند.» 7 - «و عدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الارض ...» «خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند وعده فرموده که آن ها را [در ظهور امام قائم علیه السلام ]در زمین خلافت دهد ... .» امام صادق علیه السلام درمعناى این آیه شریفه مى فرماید: «درباره حضرت قائم علیه السلام و اصحاب او نازل گشت.» 8 - «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض » «آیا آن کیست که دعاى مضطر را هنگامى که او را مى خواند به اجابت مى رساند و رنج و غم را برطرف مى سازد و شما را جانشینان زمین قرار مى دهد؟» از امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام درباره این آیه نقل شده است که فرمودند: «این آیه درباره قائم از آل محمد صلى الله علیه و آله نازل شده، هرگاه که خروج کند معمم مى شود و در کنار مقام نماز گذارد و به درگاه پروردگارش تضرع نماید، پس هیچ پرچمى از او رد نشود.» 9 - «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین » «و ما اراده کردیم بر آنان که در زمین مستضعف شدند منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.» روایات در مورد اینکه این آیه درباره امامان از آل محمد صلى الله علیه و آله نازل شده بسیار است که در کتاب «البرهان » یاد گردیده است. 10 - «اعلموا ان الله یحى الارض بعد موتها»; «بدانید که البته خداوند زمین را پس از مردن آن زنده خواهد کرد.» از امام باقر علیه السلام درباره این آیه نقل شده است که فرمود: « خداوند عز و جل زمین را به وسیله حضرت قائم علیه السلام زنده مى کند، پس از مردن آن.» براى رعایت اختصار بقیه آیات را تنها با ذکر شماره و منبع استناد به پایان مى بریم. 11 - بقره/ 148: «فاستبقوا الخیرات ...» 12 - بقره/ 155: «ولنبلونکم بشى ء من ...» 13 - آل عمران/ 83: «و له اسلم من فى السموات ...» 14 - آل عمران/ 200: «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و ...» 15 - نساء/ 47: «یا ایها الذین اوتوا الکتاب ...» 16 - نساء/ 59: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوالله و ...» 17 - نساء/ 69: «و من یطع الله و الرسول فاولئک ...» 18 - نساء/ 77: «الم تر الى الذین ...» 19 - نساء/ 159: «و ان من اهل الکتاب ...» 20 - مائده/ 14: «و من الذین قالوا انا نصارى ...» 21 - انعام/ 44: «فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا ...» 22 - انعام/ 158: «هل ینظرون الا ان تاتیهم ...» 23 - اعراف/ 53: «هل ینظرون الا تاویله یوم ...» 24 - اعراف/ 157: «الذین یتبعون الرسول ...» 25 - اعراف/ 159: «و من قوم موسى ...» 26 - انفال/ 33: «و قاتلوهم حتى لا تکون فتنة و ...» 27 - توبه/ 33: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و ...» 28 - یونس/ 20: «و یقولون لولا انزل علیه آیة ...» 29 - طه/ 135: «فستعلمون من اصحاب الصراط ...» 30 - انبیاء/ 11 تا 15: «و کم قصمنا من قریة ...» البته آیات مربوط به امام زمان علیه السلام چندین برابر این مقدار است که خواننده محترم را براى مطالعه بیشتر به مطالعه کتاب هاى ذیل توصیه مى کنیم: 1 - سیماى حضرت مهدى علیه السلام در قرآن، سید هاشم حسینى بحرانى، ترجمه سید مهدى حائرى قزوینى 2 - امام مهدى از دیدگاه قرآن و عترت، على دوانى 3 - مهدى در قرآن، رضا فیروز 4 - المهدى فى القرآن، سید صادق الحسینى الشیرازى منبع: تبیان مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شنان غربى(1) ترجمه بهروز جندقى امام مهدی (ع) - مکتب مهدویت اشاره آنچه در پى مى آید ترجمه اى است از مقاله ى Messianism (مهدویت) که در دائرة المعارف دین جلد 9 صفحه 469 الى 481 ویراسته میرچا الیاده توسط شرکت انتشاراتى مک میلان نیویورک آمریکا در سال 1987 به چاپ رسیده است . طبیعتا دیدگاه دانشمندان و دین شناسان غربى نسبت به ویژگى هاى حضرت مهدى (عج) تا حدود زیادى متاثر از متون و شخصیت هایى است که با جایگاه عصمت، مبانى غیبت، تاریخ زندگى ایشان و به طور کلى دیدگاه شیعه ى دوازده امامى نسبت به آن حضرت، آشنایى کاملى نداشته اند، همچنان که در قسمت کتاب شناسى این مقاله ملاحظه مى شود، در اکثر برداشت ها کتب غیراصلى و دست دوم، ملاک قضاوت بوده اند و نویسنده ى بخش سوم مقاله (مهدویت در اسلام) در ابتداى کتاب شناسى خود تذکر مى دهد که هیچ مطالعه ى جامعى را در خصوص کل موضوعات مربوط به حضرت مهدى (عج) و نهضتهاى تاریخى نیافته، تنها دو کتاب را مى تواند به عنوان منابعى مهم در خصوص ظهور اولیه، سابقه و توسعه دیدگاه حضرت مهدى (عج) در نهضتهاى شیعه، معرفى نماید . اول، کتاب «آغاز مهدویت » اثر ژان اولاف بلیج فلدت و دوم، کتاب «مهدویت در اسلام: ایده مهدى در شیعه دوازده امامى » اثر عبدالعزیز ساشادینا . ادامه مطلب... رویکرد مسیحیت و غرب به معنویت و مهدویت سید احمدرضا یکانیفرد گویا غرب هم از راهى کهرفته خودپشیمان شده وقصد بازگشت دارد و دراین بازگشت و رویکرد،معنویت و در راس آنمنجىگرایى را به عنوانیک وسیله تنبیه، تذکر وتزکیه به کار گرفته است. همانطور که مىدانیم مسالهمهدویت در بین تمامى ادیان، مذاهبو ملل و نحل به گونهاى مطرح گردیدهو شاید تنها اعتقاد و باورى باشد کهتمامى مذاهب و ادیان متفقا آن راباور دارند و هر یک با تلقى خاصى ازمنجىآخرالزمان نام شخص خاصىرا ذکر مىکنند; یهودیان معتقد بهظهور «ماشیح» هستند ، مسیحیانمعتقد به بازگشت و رجعت«عیسىعلیه السلام» هستند، زرتشتیان آمدن«سوشیانس» را انتظار مىکشند وبوداییان چشم به راه بازگشت«بوداى پنجم» هستند و حتى پیروانمذاهبى چون سیک، هندو برهما نیزمنجى خاصى در اعتقادات خوددارند. اما شاید در هیچ دینى به اندازهاسلام و آن هم در قرآن از آمدنمنجىآخرالزمان و به اعتقاد مامسلمانان مهدى موعود علیه السلام صحبتبه میان نیامده باشد. قرآن مهدویت وحکومت صالحان بر روى زمین را درآیات چندى مورد تاکید قرار داده ومىفرماید: «ولقد کتبنا فىالزبور من بعدالذکران الارض یرثها عبادىالصالحون» (1) «قال موسى لقومه استعینواباللهواصبروا انالارضلله یورثها منیشاء من عبادهوالعاقبة للمتقین» (2) «ونریدان نمن على الذین استضعفوافىالارضونجعلهمائمةونجعلهمالوارثین ] ونمکن لهم فىالارضونرى فرعون و هامان و جنودهما منهمماکانوا یحذرون» (3) «هوالذى ارسل رسوله بالهدى ودینالحق لیظهره علىالدین کله ولوکرهالمشرکون» (4) «اذا جاء نصرالله والفتح ] ورایتالناسیدخلون فىدیناللهافواجا] فسبح بحمد ربک و استغفرهانه کان توابا» (5) این آیات و تعداد بسیار زیادى ازآیات، روایات و احادیثى که در اینمورد (ظهور حضرت مهدى صلى الله علیه وآله وسلم)در قرآن و کتب اسلامى وجود داردمساله ظهور منجى آخرالزمان را درادیان دیگر در مقایسه با اسلام حداقلدر بین ما مسلمانان کمرنگ نمودهاست تا جایى که گاهى اوقاتفراموش مىکنیم که ادیان دیگر نیز بهآن معتقدند. شاید چنین تصورىبیشتر از آنجا نشات گرفته باشد کهما خود را در مقابل دنیایى احساسمىکنیم که آن را دنیاى غرب مىنامیمو غربیان عموما بیش از آنچه درمسائل معنوى و الهى پیشقدم باشنددر مسائل مادى پیشقدم بودهاند وحتى متاسفانه چهرهاى کاملا مادىرا از خود ارائه کردهاند که براى عدهکثیرى این تصور را به وجود آوردهکه معنویت هیچ جایگاهى در غربندارد.اما مساله این چنین هم که ازظواهر امر برمىآید، نیست و امروزما شاهد آن هستیم که در همین غربسر تا پا مادى و غرق در مادیات وظواهر حیوانى زندگى، گرایششدیدى نسبتبه مسائل معنوى وحتى منجى گرایى آن هم با تبلیغاتهمه جانبه به چشم مىخورد. گویاغرب هم از راهى که رفته خودپشیمان شده و قصد بازگشت دارد ودر این بازگشت و رویکرد، معنویت ودر راس آن منجىگرایى را به عنوانیک وسیله تنبیه، تذکر و تزکیه به کارگرفته است. غربیان چون پیش از مللدیگر به تکنولوژى و علوم مادى ورفاهى که در سایه این علم وتکنولوژى به دستآمدهدستیافتهاندو در واقع دموکراسى غربى همه چیزرا برایشان بهارمغان آورده به جزمعنویات; این بار گام در وادىمعنویات گذاشته و چاره دردهاىغیرقابل درمان ناشى از گرایش بهمادى را در آن مىجویند. امروزه اگربر نشریات و بولتنهاى مذهبى و حتىروزنامههاى غربى نظرى بیاندازیمشاهد این رویکرد غرب خواهیم بود،شاید باور این مساله دشوار باشد کهامروزه حتى ادعیه خاصى از طرفکلیساهاى مسیحى (کاتولیکها) ودیگر فرق مسیحیتبه شکلبروشورهایى چاپ و در مقیاسوسیع توزیع مىشود که در واقعمردم را به یک عبادت و اداى ذکردسته جمعى فرا مىخواند که هدفعمده آن تزکیه نفس و دعا براىبازگشت عیسى مسیح علیه السلام است. امروزه شاهد آنیم که هر از چندىیکى از نشریات غربى خبرى ازمکاشفهاى یا الهاماتى از طرفحضرت مریم علیها السلام، حضرت عیسىمسیح علیه السلام و حتى حضرت فاطمه علیها السلامو به قول غربیان [ و تجلىآنها در مکانهایى خاص نظیر محلهمسیحىنشین دمشق ، «مجوکرویه» (6) یوگسلاوى و یا کوههاى راکىآمریکا مطرح مىسازند که گزارش واسناد آنها تماما موجود است. وانشاءالله به حضور خوانندگانعزیز ارائه خواهد شد. اخیرا در یکى از انتشارات دینى«بنیاد رایله» (7) تحت عنوان «نامهآبى» (8) مقالهاى تحت عنوان «چراکسى ما رابه خود نمىآورد» چاپشده است و پدر روحانى «گورککوسیکى» (9) بیانات جالب توجهىابراز داشته است که به چند جمله آناشاره مىکنیم تا نشاندهنده میزانتوجه و رویکرد غرب باشد. وىمىگوید: زمانى که بازگشتشکوهمندعیسى مسیح علیه السلام به وقوع پیوندد عده بسیارى افسوس خواهندخورد.وى در جایى دیگر از سخنانخود مىگوید: «خداوند بندگانش رامرتبا و به طرق مختلف مورد خطابقرار مىدهد. چرا ما گوشهاى خود رابر روى صحبتهاى خداوند بستهایم؟قلبهاى ما سفت و سختشده است، ماباید به رحمت و بخشش خداوند وعیسى علیه السلام ایمان داشته باشیم و خودرا براى بازگشت او آماده کنیم;عیسى مسیح علیه السلام به زودى خواهدآمد، ما باید براى ظهور حضرتمسیح دعا کرده و نماز به پا داریم،بشر بدون بازگشت عیسى به صلح وآرامش دست نخواهد یافت.» آرى، جاى بسى امیدوارى وخرسندى است که قیامى عمومى وفراخوانى معنوى و الهى در کار استتا تمام جهانیان را متوجه این امربزرگ - که همان مساله آخرالزمان ومنجى الهى است - نماید; این رخدادهانشان مىدهد که اکثریت جهانیان براین باورند که دیگر از دست نیروهاىبشرى براى نجات جهان کارىساخته نیست و تنها ازبینبرندهجنگ، جهل، دشمنى و فساد یک رهبرالهى است که با آمدن خود نوید دیرینالهى را که همان حکومت صالحان ومستضعفان بر زمین است تحققمىبخشد. در این راستا بخش خارجىموعود نیز بر آنست تا از این پستحت عنوان رویکرد غرب و مسیحیتبه معنویت و مهدویت منعکسکنندهبخشى از تبلیغات و رخدادهاى دنیاىغرب باشد. گردانندگان موعود بسیارخرسندخواهند شد تا خوانندگانى که دراین زمینهها اطلاعات و آگاهیهایى دارندما را یارى کرده و گزارشها واطلاعات هر چه بیشترى دربارهمساله مذکور را براى استفاده و چاپبه دفتر مجله ارسال نمایند. ________________________________________ 1. سوره انبیا(21)، آیه 105. 2. سوره اعراف(7)، آیه 128. 3. سوره قصص(28)، آیه 5. 4. سوره توبه(9)، آیه 33; سوره صف(61)،آیه 9. 5. سوره نصر(110)، آیات 3-1 6. قیام و انقلاب مهدىعلیه السلام از دیدگاه فلسفهتاریخ; مطهرى، مرتضى، ص 6. 7.Medjugrje 8. The Riehle Foundation 9. Bluelgtter 10. Feorgr Kosicki 11. Blue letter; the riehle foundation;July 1994. PP.2,3. 12. The secret of happiness; love , peace,Joy and freedom; peace of christ centerPP.76. 13. Rosary for childern, florida centerfor peace, miami, florida. قیام و انقلاب مهدىعلیه السلام از دیدگاه فلسفهتاریخ,مرتضی مطهری,safhe=6 منبع: تبیان امیدهای مهدویت در عصر حاضر احادیث مربوط به مهدویت در خصوص پیشبینی حوادث آخرالزمان و توصیف پایان فاجعهآمیز جهان هم در انقلاب ایران ـ در سال 1978- 1979م ـ و هم در بحران خلیج فارس درسال1990-1991م ـ به طور وسیعی در خاورمیانه جریان داشت و منجر به تقویت امیدها و نگرانیهای مسلمانان گردید. تلاشهای متعددی صورت گرفت تا بازگشت ((آیتالله روحالله خمینی)) از ((پاریس)) ـ در اول فوریة 1979 ـ را با این حدیث هزارهگرایانه منطبق سازند که پیشبینی کرده است ((سیدی از قم، به عنوان طلیعه و پیامآور ظهور مهدی، از سلالة امام موسی کاظم (امام هفتم شیعیان که خمینی از نسل اوست) برمیخیزد)) و هنگام ناآرامی سیاسی و اجتماعی در ایران ((مردم را به راه راست فرا میخواند)). در 20 نوامبر 1979 مقدسترین حرم مسلمانان در مکه شاهد قیام مهدی سعودی، ((جهیمن عتیبی))[4] بود که پیشبینی صورت گرفته در بسیاری از احادیث مربوط به قیام رهبر مسیحایی در مسجد بزرگ مکه را تحقق بخشید. این قیام که با بیرحمی به وسیلة مسئولین سرکوب شد سختترین چالش را برای حاکمان دنیاپرست و فاسد خانوادة سلطنتی سعودی به وجود آورد. مهدویت نویسنده :عبدالعزیز ساشادینا مترجم: بهروز جندقی در این مقاله، مولف محترم که دارای تحقیقات وسیعی در زمینه مهدویت است ابتدا به بررسی ویژگیهای مهدویت از دیدگاه قرآن پرداخته است و ترسیم سیمای معنو ی ـ اخلاقی مهدویت در اسلام را مد نظر قرار داده است و حماسه بشری جست و جوی عدالت و صلح را جوهر مهدویت میداند. در بخش دوم مقاله، مؤلف به تحلیل تاریخی و جامعه شناختی مهدویت روی آورده است و در سه مقطع تاریخی کلی به بررسی سیر مهدی گرایی و نهضتهای مربوط به مهدویت پرداخته است: مقطع اول، دوران ظهور پیامبر اسلام(ص) به عنوان منجی بشریت و همچنین ائمه اطهار: و دو سلسله جبار بنی امیه و بنی عباس را در بر میگیرد، مقطع دوم عبارت است از پایان هزاره اول اسلام که افراد در گروههای مختلفی اقدام به احیای امیدهای مردم نسبت به ظهور یک مصلح الهی نمودند مانند سید محمد جانپور که در هند ادعای مهدویت کرد یا مهدی سودان محمد احمد ابن عبدالله که طی دو دهه آخر قرن نوزدهم در آن کشور ظهور کرد. مقطع سوم، اواخر قرن بیستم را در بر میگیرد که انقلاب اسلامی ایران، بحران خلیج فارس و دیگر حوادث مهم سیاسی این دوران از جمله وقایع و نشانههای بحث انگیز ظهور حضرت مهدی(عج) به شمار میآیند. مهدویت در مفهوم مداخله خداوند در تاریخ بشر ـ از طریق تعیین مهدی (شخص به درستی هدایت شده) برای رهایی مردم از ظلم و ستم در آخرالزمان ـ ویژگی مهم بحث نجات و رستگاری در اسلام است. امیدها و انتظارات مربوط به مهدویت، بخشی از اعتقاد اولیة مسلمانان به [حضرت] محمّد به عنوان پیامبر آخرالزمان بود. در آن موقعیت معادشناختی، انتظار میرفت که پیامبر با رسالت جهانی، بشریت را به سوی جامعهای آرمانی رهنمون سازد. این انتظارات همچنین جزو گرایشهای اصلاحطلبانه و احیاگرانه جوامع یهودی ـ مسیحی عربستان در قرنهای ششم و هفتم بود. پرداختن قرآن به واقعه قریب الوقوع روز قیامت و آیات الساعه [= نشانههای قیامت] ـ که نشان دهنده بینظمی در عالم و دوران ترس و وحشت قبل از روزهای پایانی است ـ در درون شرایط فرهنگی و ایدئولوژیکی مربوط به پیشگویی دربارة مهدویت در مبحث معاد و نجات و رستگاری [ادیان] ابراهیمی قابل فهم است. ویژگیهای مهدویت از دیدگاه قرآن بنلادن و ادعاى مهدویت اشاره : بر اندیشمندان بهویژه ساکنان شرق اسلامى پوشیده نیست که غرب استعمارى طى یکى دو قرن اخیر همواره جهت سلطه بر سرزمینهاى اسلامى سعى در فرقهسازى و فرسایش نیروهاى مسلمین داشته است تا با ایجاد اختلاف زمینههاى بیشترى را براى سلطه خود فراهم سازد. بولتن G2 یک سرویس خبرى به روز1 است که به صورت تخصصى به بررسى موضوعات اطلاعاتى و امنیتى مىپردازد و مطالب آن تنها براى مشترکین آن ارسال مىشود. سردبیرى این بولتن را ژوزف فره، با 25 سال سابقه فعالیت ژورنالیستى، برعهده دارد. مطلب زیر، خلاصه مقالهاى است با عنوان «آیا بنلادن همان مهدى است؟» که در تاریخ 29 مارس 2004 (9فروردین 83) در این بولتن منتشر شده است که با هم نگاهى گذرا به این مطلب مىاندازیم. به گزارش بولتن G2، کارشناسان اطلاعات و امنیت ارتش ایالات متحده مشغول بررسى قطعه فیلم به دست آمده از اسامه بن لادن هستند که در آن فیلم وى در کنار صحرایى ایستاده و تابلویى که عبارت عربى «مهدىمنتظر» بر روى آن نوشته شده است. هیچیک از افرادى که این قطعه فیلم ویدیویى را بررسى کردهاند در مورد معناى دقیق این عبارت مطمئن نیستند. اما احادیث ـ مجموعهاى از نوشتههاى مقدس اسلامى که مکمل قرآن هستند ـ پیشگویى کردهاند که چهرهاى مسیحایى در آخرالزمان ظهور مىکند که مهدى نامیده مىشود. این مهدى به همراه عیسى مسیح، مؤمنین را به سوى نبرد و پیروزى بر کفار رهبرى خواهد کرد. سوالى که این قطعه ویدیویى ایجاد مىکند این است که آیا بن لادن خود را مهدى مىداند؟ و یا اینکه منتظر قیام کس دیگرى است که رهبرى را در دست گیرد. به هر صورت، افزوده شدن ابعاد پیشگویىهاى آخرالزمانى اسلام به فضاى پر تنش جنگ بینالمللى تروریسم ممکن است بهطور جدى، تصمیمگیرى را براى استراتژیستهاى غربى دشوار کند. براساس اخبار واصله منابع نظامى بولتن G2 ، برخى از بازداشت شدگان اردوگاه گوانتمانو به بازجویان گفتهاند که به این علت به تشکیلات القاعده پیوستهاند، که تصور مىکردند، بن لادن «مهدى منتظر» است. از سوى دیگر نیروهاى اطلاعاتى ارتش ایالات متحده مستقر در عراق گزارش کردهاند که برخى از تروریستهایى که حین ورود به عراق در مرزهاى این کشور دستگیر شدهاند، در بازجویىها اعتراف کردهاند که به دلیل اعتقادشان به پیشگویىهاى آخرالزمان اسلام، به القاعده پیوستهاند. مسلمانان معتقد ـ چه سنى و چه شیعه ـ انتظار دارند که روزى مهدى براى برقرارى عدالت در جهان باز گردد. مهدى به عظمت پیامبر اسلام نیست ولى چهره و شخصیتى مسیحایى است که تمام فرق اسلامى به آن اعتقاد دارند و نقطه مشترک اعتقادات همه مسلمین است. از اواخر سال 2001 بن لادن امضاى «اسامه بن محمد بن لادن» را به جاى امضاى همیشگى خود «اسامه بن لادن» بهکار مىبرد. این موضوع بسیار قابل توجهى است، زیرا به اسامه بن لادن رهبر القاعده بعدى آخرالزمانى مىبخشد. چرا که براساس مطالعات اسلامشناسان، در حدیث آمده است که مهدى در میان دیگران، با این حقیقت که نام پیامبر را به همراه دارد، متمایز است. «المهدى» در زمانى که مسلمانان در هر گوشه دنیا در مضیقه و تنگنا قرار دارند ظهور مىکند. او با کافران مىجنگد، مسلمین را متحد مىکند، عدالت و صلح را به جهان مىآورد، بر اعراف حکمرانى مىکند و زمانى که مسیح ظهور خواهد کرد، در مکه نماز مىگذارد. برخى از تحلیلگران مسایل جهان اسلام انتظار داشتند که بنلادن براى مشروعیت بخشیدن به فعالیتهایش، خود را به عنوان «خلیفه» معرفى کند. اما با توجه به ساختار غیر منطقهاى، تشکیلات سازمانى القاعده، او به قدرتمندترین عنوان در اسلام، یعنى «مهدى» متوسل شده است. مهدى و عیسى مسیح، دو شخصیت مثبت پیشگویىهاى آخرالزمان اسلام هستند، که در آخرالزمان ظهور مىکنند و با یکدیگر به نبرد با کفار و نیروهاى شیطانى مىروند. براساس تحقیقات دکتر تریموتى فرنیش، خلاصه خصوصیات مهدى؛ برگرفته از منابع اسلامى به صورت زیر است: * او از نوادگان پیامبر اسلام و از نوادگان فاطمه دختر پیامبر است. * او همنام پیامبر است. * پیشانى بلند و بینى برجسته دارد. * او بسیار بخشنده و نوعدوست است. * از سرزمین عربستان قیام مىکند و با تشویق و تحسین و هوادارى مردم، در مکه، رهبرى مسلمانان را در دست مىگیرد. * او از طرف ارتشى از سوریه که بعدها در بیابان فرو مىروند؛ مورد تهاجم قرار مىگیرد. * او زمین را از عدالت و برابرى پر مىکند. * او مدت 5، 7 و یا 9 سال با همراهى عیسى مسیح حکومت مىکند و پس ازآن، بعد از مدت نامعلومى قیامت فرا مىرسد. حال باید دید اگر بنلادن یا یکى دیگر از رهبران مسلمین، خود را مهدى بنامد، آیا این موضوع تغییرى در سیاستهاى استراتژیستهاى ایالات متحده ایجاد خواهد کرد؟ فرنیش مىنویسد: اگر این ادعا براى جهان اسلام قابل قبول باشد، ایالات متحده دیگر نمىتواند ادعا کند که تنها با تروریسم مىجنگد و در اصل جنگ بر علیه تروریسم به یک جنگ بینالمللى مذهبى بدل مىشود. پىنوشت: 1. On Line منبع: تبیان حافظ و مهدویت قسمت 2 همانگونه که ذکر شد، مهدویت و نوید ظهور مصلح غیبی در اسلام بسیار قدیمی و ریشهدار است، لیکن نباید غافل بود که این امر اختصاص به شیعیان ندارد، بلکه این اعتقاد در میان عامه مسلمین وجود دارد و همچنین ادیان دیگر نیز ظهور آن حضرت را قطعی میدانند، ولی هرکدام، از این منجی، بهگونهای تعبیر کردهاند. حافظ درباره غیبت آن حضرت میگوید: تا نیست غیبتی نبود لذت حضور ازدست غیبت تو شکایت نمیکنم یا در جای دیگر: جانم بسوختی و بهجان دوست دارمت ای غایب از نظر بهخدا میسپارمت امام رضا، علیهالسلام، درباره غیبت آن حضرت چنین میفرماید: چهارمین فرزند من، خداوند او را در پشت پرده غیبت پنهان میسازد. تا وقتی که خود میخواهد.1 در کتاب مجموعه زندگی چهارده معصوم آمده است: عارف نامی حافظ شیراز که به زیارت جان باهرالنور امام زمان، عجّلاللّهتعالیفرجه، تشرّف حاصل کرده است، شرایط زیارت حجت عصر را چنین وصف میکند: این عجب بین که چه نوری زکجا میبینم در خرابات مغان نور خدا میبینم خانه میبینی و من خانه خدا میبینم جلوه بر من مفروش ای ملکالحاج که تو فکر دورست همانا که خطا میبینم خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن استاد علی دوانی در کتاب شوق مهدی مطلبی را درمورد حافظ و حضرت مهدی آورده است: در اشعار هیچ یک از شاعران بزرگ غیر از حافظ نمیبینیم که تا این حد ابیاتی مناسب با اعتقاد شیعیان درباره امام زمان، علیهالسلام، آمده باشد و تقریبا کمتر غزلی است که بیتی یا ابیاتی از آن مناسب با وصفحال امام غایب ازنظر نباشد. لسانالغیب در غزلهای شورانگیز خود بارها سروده است: خرمن سوختگان را همهگو باد ببر روی بنما و وجود خودم از یاد ببر گرچه از خون دل ریش دمی طاهر نیست اشکم احرام طواف حرمت میبندد روی و ریای خلق بهیک سو نهادهایم عمریست تا به راه غمت رو نهادهایم بازآ که ریخت بیگل رویت بهار عمر ای خرّم از فروغ رخت لالهزار عمر دل بیتو بهجان آمد وقت است که بازآیی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران از اینها جالبتر اینکه حافظ نام «مهدی» را صریحا آورده و از ظهور و نابودی «دجّال» ـ مظهر ریا و تزویر و بدی و پلیدی ـ سخن گفته است: بگو بسوز که «مهدی» دین پناه رسید! کجاست صوفی دجّال چشم ملحد شکل شباهت حضرت مهدی بهپیامبران الهی درشعر حافظ در حضرت نشانههایی از پیامبران الهی وجود دارد که به احادیثی در این رابطه اشاره میکنیم: مهدی قائم از نسل علیبن ابیطالب، علیهالسلام، است که در اخلاق و اوصاف، شکل و سیما، شکوه و هیبت چون عیسیبن مریم است. خداوند به همه پیامبران هرچه داده، به او نیز داده، با اضافاتی.2 همچنین در روایت دیگری از کتاب اثباتالرجعة فضلبن شاذان از امام صادق، علیهالسلام، آورده است: هیچ معجزهای از معجزات انبیاء و اوصیا نیست مگر اینکه خداوند تبارک و تعالی مثل آن را بهدست قائم، علیهالسلام، ظاهر میگرداند تا بر دشمنان اتمام حجت کند.3 و در حدیث دیگری امام صادق، علیهالسلام، میفرمایند: و در آن هنگام که آقای ما قائم، علیهالسلام، به خانه خدا تکیه زده میگوید: ای مردم هرکس میخواهد آدم و شیث را ببیند، بداند که من آدم و شیث هستم و هرکس میخواهد نوح و فرزندش سام را ببیند، بداند که من نوح و سامم و هرکس که میخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند، بداند که من همان ابراهیم و اسماعیل میباشم، و هرکس میخواهد موسی و یوشع را ببیند، من همان موسی و یوشع هستم، و هرکس میخواهد عیسی و شمعون را ببیند من همان عیسی و شمعون هستم و هرکس میخواهد محمد، صلّیاللّهعلیهوآله، و علی، علیهالسلام، را ببیند من همان محمد و امیرالمؤمنین، علیهماالسلام، هستم و هرکس میخواهد حسن و حسین را ببیند من همان حسن و حسینم و هر کس میخواهد امامان از ذریه حسین، علیهالسلام، را ببیند بداند که من همان ائمه اطهار هستم، دعوتم را بپذیرید و بهنزدم جمع شوید که هرچه گفتهاند و هرچه نگفتهاند بهشما خبر دهم.4 احادیث فوق دلالت دارد که تمام صفات انبیا و ائمه، علیهمالسلام، در وجود حضرت جمع است و چه خوش گفتهاند: «آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری». حافظ نیز این نکته را زیبا سروده: باز آید و از کعبه احزان به در آیی حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مهروی یا : چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی پاورقیها: * برگرفته از کتاب دلبری برگزیدهام... 1. بشارة الاسلام، ص 51. 2. روزگار رهایی، ج 1، ص 130. 3. غیبت نعمانی، ص 13. 4. همان. منبع: تبیان
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( دوشنبه 88/2/14 :: ساعت 4:0 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( دوشنبه 88/2/14 :: ساعت 8:0 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( پنج شنبه 88/2/10 :: ساعت 8:0 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( چهارشنبه 88/2/9 :: ساعت 4:0 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( یکشنبه 88/2/6 :: ساعت 8:0 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( شنبه 88/2/5 :: ساعت 6:19 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( شنبه 88/2/5 :: ساعت 6:19 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( چهارشنبه 88/2/2 :: ساعت 8:0 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسن زارع ( شنبه 88/1/29 :: ساعت 8:0 صبح )
آشنایی اجمالی با امام زمان(عج)
آشنایی اجمالی با امام زمان(عج)
محتوای فیلم موهن علیه پیامبر چیست؟
انصار و یاران منجی موعود
نگاهی گذرا به برخی ویژگیهای دوران پس از ظهور
نشانههای حتمی خیلی وقت است که اتفاق افتاده!
رهیافتی به فلسفة قیام حسینی و پیوند آن با انقلاب مهدوی
از انتظار تا اجتهاد
آینده منتظر
انتظار و سازندگی اجتماعی
[عناوین آرشیوشده]